MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #91 منو با عینک آفتابی دفن کنید!! آخه نور به قبرم میباره چشمام اذیت میشه امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #92 قاب مخصوص مادرا رسیددد امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #93 من یک ساعت قبل امتحان امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #94 صبح روز شنبه امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #95 امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #96 و تلاش برای خارج کردن آن امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #97 تابستون شده و هوا خیلی گرمه امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #98 بعد امتحان ریاضی امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 27/2/23 #99 یادتونهههه؟ امضا : MAH-BANO
MAH-BANO مدیر بازنشسته سطح 19 ارسالیها 4,084 پسندها 9,025 امتیازها 41,473 مدالها 25 1/3/23 #100 خواهر زادهام تازه زبون باز کرده… بهش گفتم دایی رو دوست داری؟؟؟ گفت: نه! خواهرم واسه اینکه من ناراحت نشم گفت کلمه “نه” سر زبونشه گفتم دیگه مطمئن باشم که دوستم نداری؟ گفت: " آله " ||||||: امضا : MAH-BANO
خواهر زادهام تازه زبون باز کرده… بهش گفتم دایی رو دوست داری؟؟؟ گفت: نه! خواهرم واسه اینکه من ناراحت نشم گفت کلمه “نه” سر زبونشه گفتم دیگه مطمئن باشم که دوستم نداری؟ گفت: " آله " ||||||: