متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طنز ♨ اعترافات کاربر 5470 | یک رمان ♨

  • نویسنده موضوع آتابای
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 498
  • کاربران تگ شده هیچ

آتابای

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
2,029
پسندها
104,759
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
38
  • نویسنده موضوع
  • #1
بسم الله
Negar_۲۰۲۳۰۲۱۹_۱۶۰۷۰۳.png
بازپرس:
خب، کاربر 5470
شما حق داری سکوت کنی.
هر چی بگی در دادگاه علیهت استفاده خواهد شد.
بهتره حرف بزنی.

کاربر 5470:
...

بازپرس:
باید با شکنجه از زیر زبونت حرف بکشم بیرون؟

کاربر 5470:
نه داداش چرا خشونت،
اصلا استراتژی من حرف زدنه.
فقط گیج شدم.
بهتره حرف بزنم یا حق دارم سکوت کنم؟



سخن نویسنده:
هیچ قصد و نیت خاصی برای تیکه انداختن به فلانی و زیر سوال بردن بیساری ندارم.
#تاپیک_طنز_نیست
 
آخرین ویرایش

آتابای

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
2,029
پسندها
104,759
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
38
  • نویسنده موضوع
  • #2
بخش اول: پیش از وقوع

بازپرس:
خب کاربر 5470، چطور شد وارد انجمن شدی؟

کاربر 5470 :
- جان تو آقا ما اصلاً اهلش نبودیم، تو بمیری خبر نداشتم همچین جایی هست. نوه‌ی عموم اومد بهم گفت که پسر عمو بیه همچین جایی هست، میشی گنگستر شهرشون، قمه بکش اراجیف بگو، کری بخون عربده بکش. بچه مچه زیاد ریخته، میشی الگوی زندگیشون ازت داستان می‌سازن افسانه میشی.

بازپرس:
- بعد مثلاً هدفت از عضویت همین بود که قمه بکشی افسانه بشی؟

کاربر 5470:
- خیلی سوال ریز و دقیقی پرسیدی جیناب.
عارضم خدمتت که تو دهات ما، رنج سنی بچه مچه از ۲۵ تا ۴۵ ساله. شد یک لحظه غفلت، یک عمر پشیمانی. این انگشت صاب‌مرده را همونجا که اومد نام کاربری و گذاشت ♦عَمو اَزراعیل نآمَرد♦باید قطعش می‌کردم.

"آه پر از افسوس و عرق شرم"...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

آتابای

کاربر حرفه‌ای
سطح
44
 
ارسالی‌ها
2,029
پسندها
104,759
امتیازها
64,873
مدال‌ها
36
سن
38
  • نویسنده موضوع
  • #3
بازپرس:
- ادامه نمی‌دم که غرورت خدشه دار نشه.

[ کاربر 5470 از محبت زیاد بازپرس، حلقه در اشکه‌اش چشمه می‌زند ]

بازپرس:
- ماجرای رنک گرفتنت رو توضیح بده.

کاربر 5470:
- جدید یا قدیم؟

بازپرس:
- جدید.

کاربر 5470:
- قدیم و میگم. چهار پنج سالِ پیش بود، همان موقع‌ها که رنگ مدیر سبز بود و رنگ سرپرست آبی، خودم رو به چند قسمت تیکه پاره کردم تا رنگ سبز لجنی مدیریت تالار تاریخ رو بگیرم. بعدش دیگه توبه کردم که آخرین بارم باشه رنک و رنگی می‌گیرم.

بازپرس:
- چه کاربر توبه‌گر و مومنی هستی کاربر 5470، اما لطفا توضیح بده بعدا چطور با سر رفتی تو این کار؟

کاربر 5470:
- این جدیده رو میگی؟ داداش چرا تهمت می‌زنی! با سر نبود که، اول دستم و فرستادم تا موقعیت و بسنجم. بعد که دیدم نیازدارن، دیگه دلِ سنگ و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا