متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طالع بینی [ فال حافظ | اختصاصی یک رمان ]

  • نویسنده موضوع Amin~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 111
  • بازدیدها 15,519
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,861
پسندها
49,589
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #11
غزل:
نماز شام غريبان چو گريه آغازم
به مويه‌های غريبانه قصه پردازم

به ياد يار و ديار آن چنان بگريم زار
که از جهان ره و رسم سفر براندازم

من از ديار حبيبم نه از بلاد غريب
مهيمنا به رفيقان خود رسان بازم

خدای را مددی ای رفيق ره تا من
به کوی ميکده ديگر علم برافرازم

خرد ز پيری من کی حساب برگيرد
که باز با صنمی طفل عشق می‌بازم

بجز صبا و شمالم نمی‌شناسد کس
عزيز من که بجز باد نيست دمسازم

هوای منزل يار آب زندگانی ماست
صبا بيار نسيمی ز خاک شيرازم

سرشکم آمد و عيبم بگفت روی به روی
شکايت از که کنم خانگيست غمازم

ز چنگ زهره شنيدم که صبحدم می‌گفت
غلام حافظ خوش لهجه خوش آوازم

تعبیر:
دوستان دورو و ریاکار را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

₰جادوگرِخویش₰

پرسنل مدیریت
مدیر تالار
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,103
پسندها
11,656
امتیازها
38,673
مدال‌ها
23
  • مدیر
  • #12
تو کِی فالگیر شدی.لیست القاب داره ته میکشه.
نیت اوکی شد.
 
امضا : ₰جادوگرِخویش₰

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,861
پسندها
49,589
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #13
انشاءالله که جناب حافظ از دنده چپ پا نشده باشه :68:
منم نیت کردم:just-cuz-19:
غزل:
دلم رميده لولی‌وشيست شورانگيز
دروغ وعده و قتال وضع و رنگ آميز

فدای پيرهن چاک ماه رويان باد
هزار جامه تقوا و خرقه پرهيز

خيال خال تو با خود به خاک خواهم برد
که تا ز خال تو خاکم شود عبيرآميز

فرشته عشق نداند که چيست ای ساقی
بخواه جام و گلابی به خاک آدم ريز

پياله بر کفنم بند تا سحرگه حشر
به می ز دل ببرم هول روز رستاخيز

فقير و خسته به درگاهت آمدم رحمی
که جز ولای توام نيست هيچ دست آويز

بيا که هاتف ميخانه دوش با من گفت
که در مقام رضا باش و از قضا مگريز

ميان عاشق و معشوق هيچ حائل نيست
تو خود حجاب خودی حافظ از ميان برخيز

تعبیر:
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,861
پسندها
49,589
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #14
برای دو تا حاجت بذار برای من
واسه دو نفر
نیت هم کردیم
مرسی :sugarwarez-014:
غزل:
ستاره‌ای بدرخشيد و ماه مجلس شد
دل رميده ما را رفيق و مونس شد

نگار من که به مکتب نرفت و خط ننوشت
به غمزه مسله آموز صد مدرس شد

به بوی او دل بيمار عاشقان چو صبا
فدای عارض نسرين و چشم نرگس شد

به صدر مصطبه‌ام می‌نشاند اکنون دوست
گدای شهر نگه کن که مير مجلس شد

خيال آب خضر بست و جام اسکندر
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد

طربسرای محبت کنون شود معمور
که طاق ابروی يار منش مهندس شد

لب از ترشح می پاک کن برای خدا
که خاطرم به هزاران گنه موسوس شد

کرشمه تو شرابی به عاشقان پيمود
که علم بی‌خبر افتاد و عقل بی‌حس شد

چو زر عزيز وجود است نظم من آری
قبول...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,861
پسندها
49,589
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #16
تو کِی فالگیر شدی.لیست القاب داره ته میکشه.
نیت اوکی شد.
غزل:
خط عذار يار که بگرفت ماه از او
خوش حلقه‌ايست ليک به در نيست راه از او

ابروی دوست گوشه محراب دولت است
آن جا بمال چهره و حاجت بخواه از او

ای جرعه نوش مجلس جم سينه پاک دار
کيينه‌ايست جام جهان بين که آه از او

کردار اهل صومعه‌ام کرد می پرست
اين دود بين که نامه من شد سياه از او

سلطان غم هر آن چه تواند بگو بکن
من برده‌ام به باده فروشان پناه از او

ساقی چراغ می به ره آفتاب دار
گو برفروز مشعله صبحگاه از او

آبی به روزنامه اعمال ما فشان
باشد توان سترد حروف گناه از او

حافظ که ساز مطرب عشاق ساز کرد
خالی مباد عرصه اين بزمگاه از او

آيا در اين خيال که دارد گدای شهر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,861
پسندها
49,589
امتیازها
96,908
مدال‌ها
161
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #17
غزل:
نيست در شهر نگاری که دل ما ببرد
بختم ار يار شود رختم از اين جا ببرد

کو حريفی کش سرمست که پيش کرمش
عاشق سوخته دل نام تمنا ببرد

باغبانا ز خزان بی‌خبرت می‌بينم
آه از آن روز که بادت گل رعنا ببرد

رهزن دهر نخفته‌ست مشو ايمن از او
اگر امروز نبرده‌ست که فردا ببرد

در خيال اين همه لعبت به هوس می‌بازم
بو که صاحب نظری نام تماشا ببرد

علم و فضلی که به چل سال دلم جمع آورد
ترسم آن نرگس مستانه به يغما ببرد

بانگ گاوی چه صدا بازدهد عشوه مخر
سامری کيست که دست از يد بيضا ببرد

جام مينايی می سد ره تنگ دليست
منه از دست که سيل غمت از جا ببرد

راه عشق ار چه کمينگاه کمانداران است
هر که دانسته رود صرفه ز اعدا ببرد

حافظ ار جان طلبد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

FATYMArr

مدیر بازنشسته
سطح
31
 
ارسالی‌ها
6,841
پسندها
20,926
امتیازها
69,773
مدال‌ها
38
سن
19
  • #18

Your Pluto

مدیر بازنشسته
سطح
26
 
ارسالی‌ها
2,945
پسندها
16,108
امتیازها
46,673
مدال‌ها
32
  • #19
بهبه فال گیر شدی؟
نیت کردم فال منم بگیر سید
 
امضا : Your Pluto

mobina84

مدیر بازنشسته
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,260
پسندها
20,382
امتیازها
42,073
مدال‌ها
19
سن
18
  • #20
نیت کردم((:


سر جدت ای‌حافظ برزگوااار ابرو داری کن~.~
 
امضا : mobina84

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا