- نویسنده موضوع
- #1
روح ایندیاناپولیس
××در سال ۱۹۶۲، سه زن از سه نسل یک خانواده با هم در خانه ای در ایندیاناپولیس به آدرس خیابان دلور شمالی پلاک ۲۹۱۰ زندگی می کردند. سرپرست خانواده زنی بود مطلقه به نام رناته بک که همراه مادر خود که زنی بیوه بود و دختر نوجوانش لیندا در این خانه سکونت داشت. این سه زن به دلایلی با هم کنار نمی آمدند و اغلب جر و بحث و دعوا می کردند. به هر حال، همان آرامش اندکی هم که داشتند با مجموعه ای از اتفاقات عجیب و غریب که از عصر روز ۱۱ مارس همان سال آغاز شد از بین رفت.
××اولین چیزی که این خانم ها متوجه شدند این بود که یک لیوان خود به خود به حرکت در آمد و پشت یک گلدان پنهان شد. بعد صدای مهیبی از طبقه بالا شنیدند و وقتی خود را به آنجا رساندند دیدند یکی از ظروف کریستالی از روی قفسه پایین...
××در سال ۱۹۶۲، سه زن از سه نسل یک خانواده با هم در خانه ای در ایندیاناپولیس به آدرس خیابان دلور شمالی پلاک ۲۹۱۰ زندگی می کردند. سرپرست خانواده زنی بود مطلقه به نام رناته بک که همراه مادر خود که زنی بیوه بود و دختر نوجوانش لیندا در این خانه سکونت داشت. این سه زن به دلایلی با هم کنار نمی آمدند و اغلب جر و بحث و دعوا می کردند. به هر حال، همان آرامش اندکی هم که داشتند با مجموعه ای از اتفاقات عجیب و غریب که از عصر روز ۱۱ مارس همان سال آغاز شد از بین رفت.
××اولین چیزی که این خانم ها متوجه شدند این بود که یک لیوان خود به خود به حرکت در آمد و پشت یک گلدان پنهان شد. بعد صدای مهیبی از طبقه بالا شنیدند و وقتی خود را به آنجا رساندند دیدند یکی از ظروف کریستالی از روی قفسه پایین...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
آخرین ویرایش توسط مدیر