متفرقه‌ی تاریخی هیچ کاری بی حکمت نیست! وزیر و حاکم

  • نویسنده موضوع Zeinabrostami
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 44
  • کاربران تگ شده هیچ

Zeinabrostami

کاربر فعال تاریخ
کاربر فعال بخش
تاریخ ثبت‌نام
18/8/20
ارسالی‌ها
244
پسندها
2,694
امتیازها
13,813
مدال‌ها
13
سطح
11
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
پادشاهی هنگام پوست کندن سیبی با یک چاقوی تیز٬ انگشت خود را قطع کرد. وقتی که نالان طبیبان را می‌طلبید٬ وزیرش گفت: «هیچ کار خداوند بی‌حکمت نیست.»
پادشاه از شنیدن این حرف ناراحت‌تر شد و فریاد کشید: «در بریده شدن انگشت من چه حکمتی است؟» و دستور داد وزیر را زندانی کنند.
روزها گذشت تا اینکه پادشاه برای شکار به جنگل رفت و آن جا آن قدر از سربازانش دور شد که ناگهان خود را میان قبیله‌ای وحشی تنها یافت. آنان پادشاه را دستگیر کرده و به قصد کشتنش به درختی بستند. اما رسم عجیبی هم داشتند که بدن قربانیانشان باید کاملاً سالم باشد و چون پادشاه یک انگشت نداشت او را رها کردند و او به قصر خود بازگشت. در حالی که به سخن وزیر می‌اندیشید دستور آزادی وزیر را داد. وقتی وزیر به خدمت شاه رسید٬ شاه گفت: «درست گفتی،...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Zeinabrostami

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا