متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

گفتمان‌آزاد رمان نقاب هرماس | ادوارد کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Edward
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 4
  • بازدیدها 281
  • کاربران تگ شده هیچ

Edward

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
446
پسندها
12,305
امتیازها
31,113
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #1
نام رمان :
نقاب هرماس
نام نویسنده:
ادوارد
ژانر رمان:
#معمایی #جنایی #روانشناختی
کد رمان: ۵۳۳۶

خلاصه:
میکائیل عضو سابق پلیس شیکاگو که در حال حاضر یک کارآگاه خصوصی است و بدهی‌های زیادی دارد. او از یک کارفرمای مشکوک یک تلفن دریافت می‌کند تا...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

DMmoon

نو ورود
سطح
0
 
ارسالی‌ها
6
پسندها
25
امتیازها
33
  • #2
داستانتون خیلی زیباست و همچنین قلمتون بینظیره:45803945f2a44707587b8a0bf143b30032d25a5ba:
 

Edward

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
446
پسندها
12,305
امتیازها
31,113
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #3

Nyx

هنرمند انجمن
سطح
43
 
ارسالی‌ها
2,439
پسندها
64,605
امتیازها
64,873
مدال‌ها
26
سن
23
  • #4
سلام‌. جذب موضوعتون شدم. همچنین توی توصیف کردن برای این رمان مهارت خوبی دارین، ولی چند تا چیز بود که طی خوندن آزار دهنده میشد. یک اینکه جملات به شدت طولانی بودن و بدون وقفه یا نقطه به هم دیگه ربط داده شدن.
مثال:
میکائیل می خواست بی تفاوت از کنار او بگذرد که از فاصله ی ده قدمی چشمان خاکستری گود افتاده آقای گریسون که همچنان تا به این سن چون چشمان عقاب تیز بود به او افتاد و گوشه ی لب های کلفتش بالا رفت دستی به ریش کوتاه و جو گندمی خود کشید و گفت:

خب این بند تقریبا یه جمله محسوب میشه ولی کلی جمله داخل خودش داره. بهتره همین که جمله تموم شد نقطه بذارین و برین سراغ جمله‌ی بعدی. اگر اینطوری بود خوندنش روون تر و آسون تر نبود؟

«میکائیل می‌خواست بی‌تفاوت از کنار او بگذرد. از فاصله‌ی ده...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Nyx

Edward

کاربر انجمن
سطح
19
 
ارسالی‌ها
446
پسندها
12,305
امتیازها
31,113
مدال‌ها
15
  • نویسنده موضوع
  • #5
سلام‌. جذب موضوعتون شدم. همچنین توی توصیف کردن برای این رمان مهارت خوبی دارین، ولی چند تا چیز بود که طی خوندن آزار دهنده میشد. یک اینکه جملات به شدت طولانی بودن و بدون وقفه یا نقطه به هم دیگه ربط داده شدن.
مثال:
میکائیل می خواست بی تفاوت از کنار او بگذرد که از فاصله ی ده قدمی چشمان خاکستری گود افتاده آقای گریسون که همچنان تا به این سن چون چشمان عقاب تیز بود به او افتاد و گوشه ی لب های کلفتش بالا رفت دستی به ریش کوتاه و جو گندمی خود کشید و گفت:

خب این بند تقریبا یه جمله محسوب میشه ولی کلی جمله داخل خودش داره. بهتره همین که جمله تموم شد نقطه بذارین و برین سراغ جمله‌ی بعدی. اگر اینطوری بود خوندنش روون تر و آسون تر نبود؟

«میکائیل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

موضوعات مشابه

عقب
بالا