حقیقتاً نمیدونم کی به کتاب خوندن علاقهمند شدم؛ ولی خوب یادمه اولین کتابی که خوندم چی بود و چه تاثیر مثبتی روی من گذاشت. باعث شد خیلی بیشتر به این کار دل ببندم و حتی عاشقش بشم.
مسخ... روایت بینظیر و در عین حال سادهای از یک تغییر. تغییری که در حقیقت یه استعاره هست از زندگی تباه شدهی خیلی از ماها و رفتار زشت و ظالمانهی اطرافیانمون. نویسندهش بقدری این موارد رو خوب به نمایش گذاشته که شما رو عمیقاً به فکر فرو میبره و با احساساتتون بازی میکنه. جوری که در اواسط قصه شما یک دفعه متوجه میشید چقدر دلتون به حال یک حشرهی غولپیکر سوخته! باورکردنی نیست، نه؟ اما این حقیقت داره و کافکا کسی هست که با شما این کارو میکنه.
داستان از اونجایی شروع میشه که گرهگوار سامسا بعد از بیدار شدن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.