متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

نقد همراه نقد همراه رمان سیه مه | -No voise / توسط شورای نقد

  • نویسنده موضوع paaa
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 180
  • کاربران تگ شده هیچ

paaa

مدیر بازنشسته
سطح
16
 
ارسالی‌ها
469
پسندها
8,440
امتیازها
24,773
مدال‌ها
16
  • نویسنده موضوع
  • #1
~بسم رب النور~


IMG_20210302_234904_390.jpg


با سلام خدمت نویسنده محترم!
«نقد همچون آیینه‌ی نگرش ماست، بنگرید آیینه‌ی وجودیت را»


رمان «سیه مه» بر اساس تعداد پست‌های صلاح دیده شده توسط مدیر مربوط، توسط شورای انجمن یک رمان، بر اساس اصول و پیشنهاداتی برای درخشیدن شما نویسنده عزیز نقد گردیده است.
لطفا کمی صبر کنید تا تعداد پست مشخصی از رمان شما نقد همراه شود و داخل تاپیک قرار گیرند.
پس از مطالعه نقدها، موظف هستید رمان خود را ویرایش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] Y E K T A

روحـــناهی

پرسنل مدیریت
مدیر تالار کتاب
سطح
33
 
ارسالی‌ها
1,417
پسندها
26,185
امتیازها
47,103
مدال‌ها
56
سن
21
  • مدیر
  • #2
به نام خالق قلم

۴#
همزمان با روشن شدن[کردن، بذار بدونیم خودش پشت رله] ماشین[،] آهنگ را پلی کردم و به راه افتادیم. موسیقی ابتدایی آهنگ و مسیر خاکی و سرسبز روبه‌رویمان سکانسی زنده از پایان یک فیلم[ تعبیر کاملی نبود.] را برایمان تداعی کرد.[می‌کرد.] خستگیِ آن همه شلوغی[،] رُس همه‌مان[همه] را کشیده بود و با بالا رفتن مانع توسط نگهبانِ[چاق؟ کوتاه؟ فرعیه اما خوبه تصویر ابتدایی تکمیل باشه] ویلا[COLOR=rgb(26, 188...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : روحـــناهی

Y E K T A

کاربر انجمن
سطح
13
 
ارسالی‌ها
281
پسندها
5,392
امتیازها
21,013
مدال‌ها
15
  • #3
#پارت 11
با ضربه‌ای که بر کمرم می‌نشیند، شکافی میان موریانه‌های ذهنم ایجاد می‌شود و اسپری‌ای که با فشار میان لبانم جا می‌گیرد، نفس‌هایی که کشیدنشان را فراموش کرده بودم، جبران می کند
موریانه های ذهن به جای افکار ترکیبی زیبایی است اما بهتر است با یک ترکیب اشنا جایگزین شود و موریانه های ذهن به معنی افکار خورنده و زیاد است که فرد را عاصی می کنداگه منظورت اینه که دست بهش نزن ولی جوری باشه که خواننده بفهمه منظورتو
حتی نیاز به چشم چرخاندن نیست؛ بوی تنها ادکلن مردانه‌ای که می‌توانستم تحمل کنم، بوی ادکلن او بود؛ خنک و ملایم. خودم برایش انتخاب کرده بودم؛ صحرا هم تاییدم کرده بود و از آن روز این بو امضای حضورش شده بود. حضوری که در همان ابتدا شگون...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Y E K T A
عقب
بالا