نقد نقد | فصل دوم سریال The Bear

  • نویسنده موضوع وانیا؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 97
  • کاربران تگ شده هیچ

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
در اپیزودِ فینال فصلِ دوم «خرس»، سیدنی (با نقش‌آفرینی آیو اِدبیری) به کوچه‌ی پشتیِ رستورانِ محلِ کارش می‌دود تا استفراغ کند. اگر یادتان باشد در اپیزود هفتم فصل اول، سیدنی اشتباهی سرویسِ بیرون‌بَرِ رستوران را بدونِ محدودیت فعال کرده بود و هجومِ انبوهِ سفارش‌های آنلاین که آماده کردنِ آن‌ها خارج از توانایی پرسنلِ رستوران بود، فاجعه‌آفرین شد. ماهیتِ پُراسترسِ مراسم افتتاحیه‌‌ی رستورانِ جدید آن‌ها و وحشتِ دائمیِ سیدنی از اینکه «نتونم از پس‌اش بربیام، آدم این کار نباشم و گند بزنم»، به فعال شدنِ ترومای باقی‌مانده از گندکاریِ گذشته‌اش منجر می‌شود: گرچه دستگاهِ دریافت‌کننده‌ی سفارش‌های آنلاین خاموش است، اما سیدنی نمی‌تواند جلوی خودش را از شنیدنِ صدای توقف‌ناپذیرِ دستگاه که پرینتِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
فصل دوم جای خالی تنشِ ناشی از اداره کردنِ یک آشپزخانه‌ی پُرهرج‌و‌مرج را با نوع دیگری از هرج‌و‌مرج و سراسیمگی پُر کرده است؛ این فصل افشا می‌کند یک چیز وجود دارد که اگر از اداره کردن یک بیزینسْ بی‌رحمانه‌تر، نفسگیرتر و خسته‌کننده‌تر نباشد، کمتر از آن نیست: شروع کردن یک بیزینس
کارمی ابتدا ابراهیم را خطاب قرار می‌دهد و سپس به جوابِ ریچی واکنش نشان می‌دهد: «خیلی خب، ابراهیم یه قابلمه واسه جاردینر برام بیار! پس اگه شش‌تا بزنیم، تا آخر هفته جواب‌گوئه، درسته؟». ریچی با عصبانیت خطاب به کارمی می‌گوید: «فقط راحت‌اش کن و اون اسپاگتی وامونده رو درست کن!». کارمی جواب می‌دهد: «حرف از اسپاگتی نزن. همه‌ی این چاقوها کُندن!». مارکوس از ریچی حمایت می‌کند: «اسپاگتی بیش‌ترین خریدار رو داره، کارم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
اما دو فاکتور اصلی وجود دارند که سریال از آن‌ها برای خلق تنش استفاده می‌کند: اولی فیلم‌برداری و تدوین است و دومی نحوه‌ی روی هم انباشتنِ کشمکش‌ها در فیلمنامه‌نویسی. بگذارید با فیلم‌برداری شروع کنیم: همان‌طور که در تصویر پایین قابل‌مشاهده است، گرچه این سکانس در حین تماشا پُرسراسیمه و شلوغ احساس می‌شود، اما درواقعیت اتفاقا خیلی هم واضح، شفاف و کنترل‌شده است. تصویر پایین مجموعه‌ای از نماهای تشکیل‌دهنده‌ی این سکانس است. وقتی هرکدام از نماهای این سکانس را به‌طور مُجزا کنار هم قرار می‌دهیم، اولین چیزی که نظرمان را جلب می‌کند این است: سوژه‌ی هرکدام از نماها بلافاصله آشکار است. به بیان دیگر، سریال برای ساختن فضای پُرسراسیمه‌اش به روش‌هایی مثل تکان دادنِ تصادفیِ دوربین یا حرکت دادنِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
در مقابل، ریچی اعتقاد دارد چیزی که مسببِ مشکلِ مالی‌شان شده است، تلاشِ کارمی برای تغییر دادنِ سیستمِ جااُفتاده‌‌ی همیشگی‌شان است. این موضوع درگیری فلسفیِ‌ اصلی سریال است. در مرحله‌ی بعدی کاری که نویسندگان انجام می‌دهند این است: آن‌ها از طرح خُرده‌بحران‌ها برای پرداخت و بسطِ کشمکشِ اصلی داستان استفاده می‌کنند. به بیان دیگر، هرکدام از خُرده‌بحران‌های این سکانس زیرِ چترِ اختلاف‌نظرِ اصلی کارمی و ریچی قرار می‌گیرند؛ تک‌تک‌ِ آن‌ها از درونِ این اختلاف‌نظر سرچشمه می‌گیرند و درنهایت به آن ختم می‌شوند. برای مثال، وقتی کارمی از کُندبودنِ چاقوها شکایت می‌کند درواقع منظورش این است که سیستمِ گذشته برای اداره کردنِ رستوران آن‌قدر ناکارآمد است که به عدمِ تیز نگه داشتنِ چاقوها منجر شده است...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
صحبت درباره‌ی لحظات پُرتنش و تدوینِ پُرتحرکِ سریال، ما را به یکی دیگر از جنبه‌های درخشانِ «خرس» می‌رساند: برداشت‌های بلندش. وقتی صحبت از برداشت‌های بلند می‌شود، احتمالا اولین چیزی که در ذهن‌تان مُجسم می‌شود، اپیزودِ هفتمِ فصل اول است که از یک پلان‌سکانسِ ۱۷ دقیقه‌ای تشکیل شده است. اما واقعیت این است که نه‌تنها این اپیزود اولین نمونه از تبحرِ این سریال در بهره‌برداری از ظرفیتِ دراماتیکِ برداشت‌های بلند نیست، بلکه ظریف‌ترین برداشت‌های بلندِ سریال در اپیزودهای قبل و بعد از اپیزودِ هفتم یافت می‌شوند. برای مثال، در اپیزودِ دوم فصل اول سیدنی و ریچی برای خریدنِ مواد درزگیری و بتونه دوتایی به ابزارفروشی می‌روند. پس از اینکه آن‌ها خریدشان را می‌کنند و سوار ماشین می‌شوند، مشاجره‌ی آن‌ها...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
«خرس» همچنان شهرت‌اش به‌عنوان پُراسترس‌ترین سریالِ حال حاضرِ تلویزیون را حفظ کرده است، اما چیزی که فصل دوم را به دستاورد غیرمنتظره و جاه‌طلبانه‌ای تبدیل می‌کند این است که این فصل در آن واحد شامل برخی از آرامش‌بخش‌ترین و لذت‌آورترین اپیزودهای حال حاضرِ تلویزیون هم می‌شود
گرچه در ابتدای این نقد بهتان اطمینان خاطر دادم که «خرس» همچنان جایگاهش به‌عنوان پُراسترس‌ترین سریالِ حال حاضرِ تلویزیون را حفظ کرده است، اما چیزی که فصل دوم را به دستاورد غیرمنتظره و جاه‌طلبانه‌ای تبدیل می‌کند این است که این فصل در آن واحد شامل برخی از آرامش‌بخش‌ترین و لذت‌آورترین اپیزودهای حال حاضرِ تلویزیون هم می‌شود؛ این فصل کماکان انتظارات‌مان از این سریال را با فراهم کردنِ اپیزودهای جدیدی که تصویرگر...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
اما به تدریج متوجه می‌شویم که لوکا آدم شریفی است که بیش از اینکه خشک و ازخودراضی باشد، به سطح نادری از اعتمادبه‌نفس، حوصله، فروتنی و متانت دست یافته است. لوکا تعریف می‌کند که او مهارتِ فعلی‌اش را مدیونِ همکار سابقش است: همکارِ او آن‌قدر در کارش حرفه‌ای بوده که لوکا متوجه می‌شود نه‌تنها برخلافِ چیزی که باور داشت یکی از بهترین سرآشپزهای دنیا نیست، بلکه هرگز نمی‌تواند به یکی از بهترین سرآشپزهای دنیا تبدیل شود (همکار مذکور همان کارمی خودمان است). اما این خودآگاهی نه‌تنها دلسردش نمی‌کند، بلکه اتفاقا فشارِ رقابت را از روی دوشش برمی‌دارد و مُصمم‌اش می‌کند تا پابه‌پای کارمی کار کند و خودش را تا آنجایی که می‌تواند به سطحِ دست‌نیافتنی‌‌اش نزدیک کند. لوکا هرگز رقیبِ کارمی نخواهد بود، اما...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
تازه، گرچه فصل دوم به زندانی شدنِ کارمی در یخچالِ آشپزخانه، فروپاشیِ عاطفی‌اش و دلخور کردنِ کلر از خودش منتهی می‌شود، اما رابطه‌ی عاشقانه‌ی او با کلر در همان مدتِ کوتاهی که دوام می‌آورد، یک پیشرفتِ بزرگ برای او حساب می‌شد؛ این رابطه باعث شد تا کارمی زندگی خوشحال و رضایت‌مندانه‌ای را تجربه کند: صفاتی که با آن‌ها احساس بیگانگی می‌کرد و به یقین رسیده بود که هرگز نمی‌تواند خودش را در قالبِ یک انسان خوشحال تصور کند. اما بزرگ‌ترین رشدِ این فصل به ریچی تعلق دارد: او در این فصل بیش از دیگر کاراکترها از کسی که بود فاصله می‌گیرد و به کسی که دوست دارد باشد، نزدیک می‌شود. در فصل اول، ریچی در آن واحد با چندین مشکل دست‌به‌گریبان بود: دلشکستگیِ ناشی از جدایی از همسرش، ترس‌اش از اینکه نکند...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛

وانیا؛

سرپرست تالار عمومی + کاربر قابل احترام
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
26/1/22
ارسالی‌ها
10,800
پسندها
31,097
امتیازها
96,874
مدال‌ها
61
سطح
39
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
این ترتیب، اپیزود فینالِ فصل دوم که حرکتِ ریچی در بینِ مشتریان و ارتباط با آشپزخانه را در قالب یک برداشتِ بلند به تصویر می‌کشد، معرفی‌کننده‌ی یک مردِ تازه متولد شده است: یک مردِ مُسلط و متین. او در شب بازگشاییِ رستوران، در آن واحد با مهمانان گپ می‌زند، حواسش به سرعت یا کُندیِ سرو شدن غذاها هست و از همکارانش در حضورِ خانواده‌ و نزدیکانشان تعریف می‌کند. اما تحولِ ریچی نه در زمانِ آرامش، بلکه باید تحت‌شرایطِ بحرانی ارزیابی شود؛ همین اتفاق هم می‌اُفتد. پس از اینکه کارمی خودش را در یخچالِ آشپزخانه محبوس می‌کند، ریچی مجبور می‌شود برای مهار کردنِ هرج‌و‌مرجِ ناشی از این اتفاقِ غیرمنتظره پیش‌قدم شود و تمام چیزهایی که یاد گرفته بود محک زده می‌شوند. ریچی و سیدنی که تاکنون از دیدنِ ارزشِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : وانیا؛
عقب
بالا