متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طنز تکه‌هایی از فانتزی‌های ذهن مریض نویسندگان

کمدین پوچ شده

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
1,056
امتیازها
6,463
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #1
سلام به دوستان عزیز علاقه‌مند به مطالب طنز♥︎
کمدین آیناز، در این تاپیک موضوعات ناپخته‌ و کلیشه و غیرحرفه‌ای‌ که نویسندگان در فیلم‌ها و رمان‌های خود استفاده کرده‌اند را به زبان طنز بیان می‌کند.
لطفا کاربر دیگری مطلب ارسال نکند.
 

کمدین پوچ شده

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
1,056
امتیازها
6,463
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #2
این داستان: باید در رستوران اواز بخوانیم
منبع: فیلم‌های ترکیه‌ای
در یک فیلم رمانتیک طبق معمول ترکیه‌ای، نشستن تو یه کافه یا رستوران طبق معمول دارن لاو میترکونن. بعد یهو عشقشون مثل فواره فوران میکنه دختره یهو میره میزنه تو سر خواننده رستوران میگه برو گمشو بابا من میخوام برای عجقم اواز بخونم:/ بعد دست پسره رم میگیره میاره وسط میزنه زیر آواز بعد مردمم که کاملا آماده جای اینکه بگن دختره‌ی اسکول گالتو ببند با اون صدای نکره‌ت از عشق اسطوره‌ای اینا چشماشون اکلیلی میشه اونا هم غذاشونو ول میکنن میان وسط میرقصن:/ (واکنش اشپزه: مشکل دارین؟ مشکل دارین؟ ما داریم اینجا زحمت میکشیم:/) بعدم که آوازه تموم میشه با چشمانی اکلیلی همشون برای دختر پسره ارزو عاقبت بخیری کرده و با دست و جیغ و هورا همراهیشون میکنن:/
 

کمدین پوچ شده

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
1,056
امتیازها
6,463
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #3
این داستان: استاد تهرانی رو اسمش حساسه!
منبع: رمان‌های استاد دانشجویی/ارباب رعیتی/ترکیبی
دوستان داستان از اینجا شروع میشه که دختره این اقای × تهرانیو با اسم صدا میزنه... (دقت کنین حتما تهرانیه) هیچی دیگه پسره شروع میکنه به پاره کردن خودش که قاعدتا هم با این دیالوگ آغازه میشه:
- توله‌ سگ مگه نگفتم منو با اسم صدا نکن؟! من چیم هاااان؟! ارباب! مسترررر (با عرض معذرت از خوانندگانی که رو ایشون کراش میزنن هر وقت میام یه چیز جذابی تو این جمله پیدا کنم فقط تو ذهنم میاد: مستر؟ تو سگ بابای منم نیستی:/)
هیچی دیگه‌ حالا دختره هر چی غلط کردم بابا اشتباه کردم این مستر تهرانی بیشتر عصبی میشه که ارباب آخر جملشو نشنیده پس فلکش میکنه:/ خلاصه این مستر تهرانیو با اسم صدا نژنید ناناعت میشه/:
 

کمدین پوچ شده

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
1,056
امتیازها
6,463
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #4
این داستان: هر کلکل جرقه‌ای برای عشق آتشین!
منبع: فیلم‌های ترکیه‌ای/رمان‌های کلکلی/(در برخی فیلم‌های آمریکایی به طرز مکارانه‌ای نفوذ کرده است)
ببینین فرق نداره، تو گل‌فروشی موقع خرید، تو دانشگاه، تو هواپیما یکی به اون یکی میگه سگ دعوا شروع میشه و جرقه‌های عشق روشن! بعد طبق روند نامعلومی یکی مثل سگ کارش به اون یکی گیر میکنه یا ناقص میشه یا سرش به یه دیواری میخوره اینا یا دلشون برای هم میسوزه یا به هم مدیون میشن دوست میشن:/ دقت کنین اگه به هم نگن سگ نمیتونن عاشق هم شن یا سر بحث محترمانه باز شه حتما باید یه فصل کتک‌‌کاری شه بعد مثلا دختره یهو گوشیش زنگ میخوره میگه ممد یه دقیقه نزن میفهمه خواهرش خودکشی کرده بیمارستانه دیگه به هم گره میخورن/: اینا چه فانتزیای مریضیه اخه خجالت بکشین/:
 
آخرین ویرایش

کمدین پوچ شده

رو به پیشرفت
سطح
8
 
ارسالی‌ها
160
پسندها
1,056
امتیازها
6,463
مدال‌ها
7
  • نویسنده موضوع
  • #5
این داستان: داداش هر جای فیلمنامه داستان کم اوردی یه بدبخت بی‌همه‌چیز بی‌گناهیو بنداز زندان اونجا یه مشت لات و لوت دهنشو صاف کنن
منبع: فیلم‌های ترکیه‌ای
آقا فیلمنامه کم میاد این با اون کلکل کرده اون خانواده پولداره سر میز ناهارخوری با هم بحثشون شد همه عاشق هم شدن، عه داستان کم اومد! غصه نداره که! یکیو میندازیم زندان!:/ یهو یکی از ناکجاآباد درمیاد برای یه بیچاره‌ی دربه‌در از همه‌جا بی‌خبری پاپوش درست میکنه میوفته زندان/: حالا هر کی شد شد فرق نداره که\: خب حالا انداختیش زندان؟ بیا هزار تا اپیزودو با همین میتونی ضبط کنی:/ یه قسمت ساعت هشت صبح میان میزنن پس کله‌ی این یارو بیا ظرف بشور مفت‌خور، یه قسمت دعوا میکنه چاقو میزنه میره انفرادی یه قسمت دوست پیدا میکنه کل سلول طرفدارش میشن خب همین شد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا