معبودم، اي تنها همراه، همیشه ... سراپا گوش شنوا وچشم بینا
با تو سخنی دارم ازاعماق وجودم با صدای ضربان وجودم
ای همه راز جهان ریخته در یادت وکلامت
ای همه مهر جهان جمع شده در دل وجانت
ای که اسماء وجودت مهرت ورازت همه نهادينه شده در خلق...
اي كه نام نهادي براين خلق اشرف موجودات و بردي بر عرش
با فخر وجودت...
چشد كه اين خلق، نهادن تاج وكشيدند شمشير بر عرش وزمينت
تو بگو راه کجا چاه کجا غار کجا تا نهم خود را در پناهگاه وجودت



شکر خدایم که صدبلر اگر گم کردم این راه باز نمودی تو مهر ونوازش بر کل وجودم



