گفتمان‌آزاد رمان متهم ردیف چهارم | فاطمه علی‌آبادی کاربر انجمن یک رمان

Fateme. · 17/10/23

عنوان رمان: متهم ردیف چهارم
نویسنده: فاطمه علی‌آبادی
ژانر: جنایی، درام، عاشقانه

خلاصه: آرزو پر از رویا به زیر خاک رفت و شادی چشم باز کرد. صدای قرآن را شنید؛ نوایی که در آن لحظه تنها برایش نوای مرگ بود. چند لحظه بعد، دو زن چادری با لباس سبز نظامی، دست‌بند به دستش زدند و دنیای شیرینش را در یک لحظه به ویرانه‌ای مبدل کردند.

سلام دوستای خوبم. خوشحال می‌شم نظرتون رو باهام به اشتراک بذارید. یه نویسنده به خاطر خواننده‌هاش می‌نویسه :610185-ae27176d7371ebcd2b8b54769e216894:

:610185-ae27176d7371ebcd2b8b54769e216894:

کمی انگیزه :610181-064beec23c2ab9fae36b67a1ed4b4f68:

برگزیده | رمان متهم ردیف چهارم | فاطمه علی‌آبادی کاربر انجمن یک رمان

کد رمان:5457 ناظر: @Ellery سطح: برگزیده به نام خدا خلاصه: آرزو پر از رویا به زیر خاک رفت و شادی چشم باز کرد. صدای قرآن را شنید؛ نوایی که در آن لحظه تنها برایش نوای مرگ بود. چند لحظه بعد، دو زن چادری با لباس سبز نظامی، دست‌بند به دستش زدند و دنیای شیرینش را در یک لحظه به ویرانه‌ای مبدل کردند.

forum.1roman.ir

خانوم سین❀ · 18/10/23

از ساحل به فاطمه‌ی خوش‌قلب :458211-8e33e52a2f7bd5005505daf268120cac:

صدامو داری؟
سلاااام،
شبت بخیر^-
خب مثل اینکه فصل اول «متهم ردیف چهارم» تموم شد و از قرار معلوم آرش بخت‌برگشته رو فعلا گذاشتی جای شادی آب خنک بخوره :stneaky:

ولی من که می‌دونم آرش هم بی‌گناهه. آخه بهش نمیاد. اصلا نمیتونم هضمش کنم، طفلی بی‌گناهی از سر و روش میباره.
این فصل تموم شد ولی قصه همچنان ادامه داره، و من به این ادامه‌دار بودنش امیدوارم که سر آرش نمیره بالای دار و بالاخره قاتل اصلی پیدا میشه.
فاطمه‌ی عزیزم، بعد از داستان کوتاه «کافه دلتنگی» این دومین اثرته که افتخار همراهیش رو داشتم و ازین بابت کلی‌کلی خرسندم^^ چون با قلم شیوا و روایت قشنگت آشنا شدم. توصیفاتت رو دوست دارم، متعادله؛ نه زیاده نه کم و...

masihe.ch · 18/10/23

سلام ...عزیزی با این پارت گذاری دو دوتا چهارتات عزیزترم شدی
زیاده گویی نمیکنم هر نکته ای که ساحل جان در بالاگفتن من هم همین نظر رو دارم و بابت اشنا شدن با قلمت خرسندم

حال کردی تنبلی رو

Fateme. · 19/10/23

سـاحل❀ گفت
از ساحل به فاطمه‌ی خوش‌قلب
صدامو داری؟
سلاااام،
شبت بخیر^-
خب مثل اینکه فصل اول «متهم ردیف چهارم» تموم شد و از قرار معلوم آرش بخت‌برگشته رو فعلا گذاشتی جای شادی آب خنک بخوره ولی من که می‌دونم آرش هم بی‌گناهه. آخه بهش نمیاد. اصلا نمیتونم هضمش کنم، طفلی بی‌گناهی از سر و روش میباره.
این فصل تموم شد ولی قصه همچنان ادامه داره، و من به این ادامه‌دار بودنش امیدوارم که سر آرش نمیره بالای دار و بالاخره قاتل اصلی پیدا میشه.
فاطمه‌ی عزیزم، بعد از داستان کوتاه «کافه دلتنگی» این دومین اثرته که افتخار همراهیش رو داشتم و ازین بابت کلی‌کلی خرسندم^^ چون با قلم شیوا و روایت قشنگت آشنا شدم...

Fateme. · 19/10/23

masihe.ch گفت
سلام ...عزیزی با این پارت گذاری دو دوتا چهارتات عزیزترم شدی
زیاده گویی نمیکنم هر نکته ای که ساحل جان در بالاگفتن من هم همین نظر رو دارم و بابت اشنا شدن با قلمت خرسندم

حال کردی تنبلی رو

به‌به! ببین کی اینجاست :intlove:

وای! دیدی مسیحه؟ مغزم داره کار می‌کنه :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

خیلی تاثیر گذار بود :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

، دیدی این داوریا رو، می‌گن هرچی آقا یا خانم فلانی گفت، خسته نباشید :610605-17b75dcd35733148d682e2850a11722a:

همین که اومدی برام پیام گذاشتی، کلی مرسی.
انقدر خوشحالم که تو خوانندمی که نگو :intlove:

اصلاً...

خانوم سین❀ · 19/10/23

Fateme. گفت
سلام ساحل قشنگم
واییییییی
من الآن از ذوق غش می‌کنم.
چه قدر تو خوبی آخه؟
هم هر پارت تو نمایه‌ام نظر می‌ذاشتی، هم اینجا. مرسیییییی قشنگ
بهم خیلی لطف داری
داستان متهم خیلی پیچیده‌تر از پیدا کردن یه قاتله، شاید سیر رمان کلیشه به نظر برسه، (یه آدم بی‌گناه افتاده زندان و دنبال اثبات بی‌گناهیشه. این وسط نامزدش هم ولش کرده و مسلماً همه منتظرن که آخرش امیر سرشکسته بشه و قاتل اصلی پیدا، ولی قراره واقعاً واقعاً غافلگیر بشید.)
ایشالا بتونم تند تند پارت بدم و لطف‌تون و جبران...

Fateme. · 19/10/23

سـاحل❀ گفت
قربونت،
واقعا این کمترین کاریه که می‌تونم در قبال زحمتی که میکشی انجام بدم^^ وقتی میبینم یه نویسنده اینقدر با اشتیاق و اصولی می‌نویسه حیفم میاد گفتمان رو خالی بذارم
واقعا با تموم جنایی‌هایی که تم ایرانی دارن فرق داره. خیلی پسندمه و مطمئنم که خوابای زیادی برامون دیدی.
خیلی به من لطف داری منم از اینکه دوست و همراهی مثل تو دارم خوشحالم و انشالله یه روز منم همینقدر برای منتشر شدن رمانات، ذوق میکنم و منتظرشون می‌مونم^^
من بیشتر دوست دارمخدا قوت

قربونت عزیزدلم :intlove:

(:Mahvin · 25/10/23

سلام قشنگم، امیدوارم حال دلت خوب باشه :heart:

راستش من خیلی تو انتخاب رمان سخت‌گیرم یعنی هر رمانی رو نمی‌تونم بخونم اگه قلم نویسنده یا ایده‌ش ضعیف باشه، نمی‌تونم بخونمش داستان رو حدس می‌زنم و سر و تهش رو هم می‌آرم و بی‌خیالش می‌شم
من اصولاً خیلی توضیحات و فضاسازی رو نمی‌خونم حواسم پرت می‌شه نمی‌تونم تمرکز کنم ولی توصیفاتت، فضاسازی داستانت رو خیلی دوست داشتم انقدر که یادم می‌رفت پارت به پارتی که می‌خونم و جلو می‌رم، لایک کنم پارتت رو
این که مشکلات جامعه رو سعی می‌کنی با کرکترایی که وارد رمانت می‌کنی، نشون بدی خیلی قشنگه! مثل همون معتادی که به دروغ شهادت داد یا اون راننده‌ای که از خوردن حق کارگریش می‌نالید
اصولاً نویسنده‌ها شخصیت اصلی‌شون رو قهرمان جلوه می‌دن چه ظاهری و چه باطنی! پسره و...

Fateme. · 25/10/23

(:Mahvin گفت
سلام قشنگم، امیدوارم حال دلت خوب باشه
راستش من خیلی تو انتخاب رمان سخت‌گیرم یعنی هر رمانی رو نمی‌تونم بخونم اگه قلم نویسنده یا ایده‌ش ضعیف باشه، نمی‌تونم بخونمش داستان رو حدس می‌زنم و سر و تهش رو هم می‌آرم و بی‌خیالش می‌شم
من اصولاً خیلی توضیحات و فضاسازی رو نمی‌خونم حواسم پرت می‌شه نمی‌تونم تمرکز کنم ولی توصیفاتت، فضاسازی داستانت رو خیلی دوست داشتم انقدر که یادم می‌رفت پارت به پارتی که می‌خونم و جلو می‌رم، لایک کنم پارتت رو
این که مشکلات جامعه رو سعی می‌کنی با کرکترایی که وارد رمانت می‌کنی، نشون بدی خیلی قشنگه! مثل همون معتادی که به دروغ شهادت داد یا اون راننده‌ای که از خوردن حق کارگریش می‌نالید
اصولاً نویسنده‌ها شخصیت اصلی‌شون رو...

Deleted · 25/10/23

نمی‌دونم چجوری باید شروع کنم اما می‌دونم یکی از ویژگی‌های بارز متهم ردیف چهارم تزریق درد جامعه به بطن نوشته‌ست. از اونجایی که به ازای تجربه‌م در دلنوشته‌نویسی، تو رمان و داستان تجربه نوشتن آن‌چنان زیادی ندارم، به عنوان یک کتاب‌خونی که هر داستانی رو نمی‌پسنده رمانت رو دوست دارم‌ر: درد و عصیان‌گری‌های فراوانی رو در طرز نوشتن و قلمت جای دادی. شاید دارم به نکاتی توجه می‌کنم که به چشم کسی حتی خودتم نیومده باشه؛ ولی خب این خیلیه، هنره؛ هنری که در خیلی‌ها دیده نمی‌شه یا گاهی نمی‌خوان که داشته باشن؛)
ازت بخاطر این کارت ممنونم♡
توصیفاتت مطلوبن؛ نه اغراق آن‌چنانی و نه بیسیک. خلق کارکتر محمد که مظلومانه روایتش کردی بدون هیچ تعریف کاذبی، پرفکت بود؛ قسمتی که بیشترین لذت رو از خوندنش بردم.
این...

گفتمان‌آزاد رمان متهم ردیف چهارم | فاطمه علی‌آبادی کاربر انجمن یک رمان

گزینه‌های بیشتر

Fateme.

برگزیده | رمان متهم ردیف چهارم | فاطمه علی‌آبادی کاربر انجمن یک رمان

امضا : Fateme.

خانوم سین❀

امضا : خانوم سین❀

masihe.ch

امضا : masihe.ch

Fateme.

امضا : Fateme.

Fateme.

امضا : Fateme.

خانوم سین❀

امضا : خانوم سین❀

Fateme.

امضا : Fateme.

(:Mahvin

امضا : (:Mahvin

Fateme.

امضا : Fateme.

Deleted

موضوعات مشابه