دوران کودکی یانگ بسیار تاریک و حزن انگیز بود. مادرش وقتی که او تنها 3 ماه از به دنیا آمدنش نگذشته بود می میرد. پس از مرگ مادرش و به دنبال آن عمه وی با نام وینیفرد و شوهرش جک و همچنین صاحب خانه که دارای وضع جسمانی بسیار خوبی بودند می میرند. و هر آنچه روی داد درمدت دو سال زندگی او را به یک داستان دراماتیک تبدل کرده بود. او نزد پدرش که تازگی با یک دختر 26 ساله به نام مولی ازدواج کرده بود ، سپرده شد.