نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

پرونده پرونده | ناتسومی تسوجی

  • نویسنده موضوع Amin~
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 15
  • بازدیدها 1,234
  • کاربران تگ شده هیچ

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
ناتسومی تسوجی در 21 نوامبر 1992 متولد شد،
به دلیل سن کم این دختر در ابتدا دولت ژاپن اون رو با " Girl A " معرفی کرد و بعد از اینکه پرونده توی اینترنت وایرال شد، مردم به ناتسومی لقب « نوادا-تان » رو دادن؛
شاید از خودتون بپرسین که خب من از کجا اسم واقعی این دختر رو می‌دونم؟
گویا بعدها از طریق وبسایت این دختر بعضی از مشترکین اینترنت اسمش رو پابلیک می‌کنن و کم کم برخی خبرگزاری ها هم اسم واقعی ناتسومی رو توی پرونده آوردن، لازمه که بدونین در حال حاضر نوادا 30 سالشه و یک هویت کاملا جدید داره.

محلی که این اتفاق دلخراش توش رخ میده، شهر ساسبو در استان ناگاساکی ژاپن هست؛
ناتسومی مثل بیشتر بچه های اون منطقه، یک کودکی کاملا نرمال داشت، هم توی مدرسه و هم توی خونه شخصیت شاد و مثبتی داشت و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
از فعالیت های مورد علاقه اش می‌تونم به هنر اللخصوص نقاشی کردن اشاره کنم، نوادا ورزش کردن رو خیلی دوست داشت و حرفه ورزشی که توی اون سن تخصصی روش کار می‌کرد بسکتبال بود؛ و توی تیم دبستان Okubo یکی از بازیکن های مطرح و مهم به شمار می‌اومد.
نوادا نه تنها یک فرد برونگرا و فعال بود، بلکه هوش خیلی بالایی داشت، در اون زمان ضریب هوشی این دختر یک چیزی حدود 140 تخمین زده شد؛
اما، اگه سریال Game of thrones رو دیده باشین می‌دونین که هرچیزی که قبل از اما بیاد مزخرفی بیش نیست،
پس ما کم کم می‌ریم سراغ بخش های تاریک ناتسومی‌...

نمرات درسی این دختر کم کم داشت افت می‌کرد و مادرش از این قضیه اصلا خوشحال نبود، پس تصمیم گرفت اجازه نده ناتسومی یک مدت بسکتبال بازی کنه،
نوادا به حرف مادرش گوش کرد و...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
The Hunger Games.
رفته رفته ناتسومی به محتوای خون و خون‌ریزی یا اسلشر علاقه بیمارگونه پیدا کرد، دائما داشت فیلم های با این مضمون می‌دید یا در موردشون تحقیق می‌کرد؛
این علاقه باعث شد که نوادا یک وب‌سایت برای خودش بزنه تا توی اون افکارش رو با بقیه به اشتراک بذاره، اما وقتی که شما وارد این وبسایت می‌شدین فقط ویدیو یا انیمه با محتوای خون‌ریزی می‌دیدن یا با فن‌فیکشن های آزار دهنده ای که ناتسومی از ذهن خودش ساخته بود رو به رو می‌شدین،
وقتی داشتم در مورد این بخش تحقیق می‌کردم، یک جا نوشته بود محتوایی که اون زمان ناتسومی می‌دید و یا توی وب‌سایتش منتشر می‌کرد می‌تونست خاطر کهنه سربازهای جنگ رو هم آزرده کنه.
توی این وب‌سایت، نوادا یک بخش برای معرفی خودش زده بود که...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
این دو نفر با هم توی یک تیم بسکتبال بودن و زمانی که دسترسی فیزیکی به هم نداشتن از طریق پیام‌رسان های آنلاین اون زمان با هم صحبت می‌کردن.
اما انگار رابطه شون اونقدر که باید خوب پیش نمی‌رفت و با هم به کمی مشکل برخورده بودن چون نوادا بعدا توضیح داد که توی کامنت هاش و یا پشت سرش در جمع های دوستانه ای که داشتن، ساتومی اون رو :
- Burriko ( به دخترایی که بد اخلاق هستن گفته می‌شه )
- goody-goody ( از خود راضی )
- fatty ( چاق )
خطاب می‌کرده.
نوادا بعد از فهمیدن این موضوع خیلی ناراحت شده بود، حس می‌کرد بهش خ**یا*نت شده برای همین سراغ ساتومی رفت و ازش خواست که عذرخواهی کنه،
ساتومی اما اصلا به این درخواست توجه نکرد و در عوض بهش یک لقب جدید داد، « متظاهر » .
نوادا بعد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
این خشم نوادا، داشت راهش رو به سمت بیرون باز می‌کرد، همکلاسی های پسرش رو کتک می‌زد، اون ها رو به سمت دیوار هل می‌داد یا توی کلاس درس همش درحال جر و بحث کردن با بقیه دانش آموز ها بود،
در همین دوره اما دوباره اجازه پیدا کرد توی تیم بسکتبال حضور پیدا کنه، ظاهراً ناتسومی تونسته بود نمره هاش رو بهبود ببخشه برای همین مادرش دیگه دلیلی برای این نداشت که دخترش رو توی خونه نگه داره‌.
کمی بعد از ملحق شدن به تیم بسکتبال، اینبار نوادا به خواست خودش از تیم بیرون اومد و در توضیح این عمل گفت که « من دوست ندارم با دوست‌هام/همکلاسی‌هام بازی کنم. »
به سبب این اتفاق یکبار دیگه ناتسومی تمام وقتش رو صرف موندن توی اتاق و تماشای محتوای مورد علاقه اش می‌کرد،
و به سبب این نوع...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
که یک جور برنامه تخیلی برای حل معما های قتل بوده، در مورد روند قتل، شواهد و نحوه پیدا کردن قاتل درش صحبت می‌شده، این برنامه اصلا مناسب سن یک بچه 11 ساله نبوده چون کل ماهیت برنامه روی صحنه های خون ریزی و ترسناک پایه گذاری شده بوده.
و مهم ترین فاکتور برنامه،
این بوده که قربانی ها در این شو، توسط کاتر به قتل می‌رسیدن؛ توی زمان پخش همین برنامه نوادا توی مدرسه یک پسر رو با کاتر تهدید می‌کنه...
جالبه بدونین که این اتفاق اصلا به والدین گزارش نشده و کارکنان دبستان اجازه دادن که قضیه بی سر و صدا تموم بشه.
‌در 27 می 2004، ناتسومی یکبار دیگه متوجه شد که ساتومی داره با بقیه بچه ها اون رو مسخره می‌کنه و القابی که بالاتر توضیح دادم رو بهش میده،
در وهله اول سعی کرد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
می‌ریم به غروب 28 می، زمانی که ساتومی یکبار دیگه یک کامنت منفی برای نوادا می‌ذاره،
نوادا اینبار اجازه نمی‌ده که حرف های بد دوست سابقش بدون جواب بمونه، پس تهدیدش می‌کنه که اون رو به قتل می‌رسونه...
میشه گفت این نقطه، زمانیکه ناتسومی به اوج سیاهی خودش رسیده.

روز 1 جون 2004، کارکنان مدرسه بچه ها رو جمع می‌کنن تا با هم یک عکس دسته جمعی بگیرن،
توی این عکس ما می‌بینیم که ساتومی و ناتسومی کنار هم ایستادن.
 
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
بعد از گرفتن این عکس در وقفه ای که برای ناهار برنامه ریزی شده بود، نوادا به ساتومی میگه باهاش به یکی از اتاق های خالی توی طبقه سوم بیاد؛
توضیح میده که یک چیزی اونجاست و می‌خواد که اون رو بهش نشون بده.
 

پیوست‌ها

  • IMG_20231116_121307_641.jpg
    IMG_20231116_121307_641.jpg
    19 کیلوبایت · بازدیدها 12
  • IMG_20231116_121305_725.jpg
    IMG_20231116_121305_725.jpg
    97.8 کیلوبایت · بازدیدها 12
امضا : Amin~

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
وقتی که به اتاق می‌رسن، طبق توضیحاتی که نوادا به مشاور مدرسه داده، اول پرده های کلاس رو به طور کامل می‌کشه تا فضا تاریک بشه، ساتومی رو روی یک صندلی می‌شونه و خودش می‌ره پشت سرش، ازش می‌خواد که چشم هاش رو ببنده اما ساتومی مقاومت می‌کنه؛
 
امضا : Amin~
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] J.S

Amin~

پرسنل مدیریت
مدیر تالار اخبار
سطح
52
 
ارسالی‌ها
13,895
پسندها
49,872
امتیازها
96,908
مدال‌ها
162
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
نوادا دستش رو روی چشم های ساتومی می‌ذاره و در یک لحظه یک شکاف عمیق به اندازه 4 اینچ روی گلوی دوست سابقش ایجاد می‌کنه.
بعد از اون به سراغ مچ دست هاش می‌ره و خراش های کشنده بعدی رو اونجا پیاده می‌کنه،
نوادا توضیح داده که حدود 15 دقیقه بالای سر دوستش ایستاده و بدون هیچ گونه کمکی، جون دادنش رو تماشا کرده.

انگار بعد از اینکه متوجه شد ساتومی به هیچ عنوان دیگه نمی‌تونه آزاری بهش برسونه، درحالی از کلاس بیرون رفت که سرتا پاش پر از خون این دختر بود؛
در همین حین، معلم این دو نفر منتظرشون بود و می‌خواست ببینه کجا رفتن، چون بعد از تایم ناهار کلاس داشتن و فقط این دو نفر توی محل برگزاری حضور نداشتن.
 
امضا : Amin~
عقب
بالا