- ارسالیها
- 13,886
- پسندها
- 49,649
- امتیازها
- 96,908
- مدالها
- 161
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #11
بعد از کمی فکر کردن متوجه شد که نمیتونه بخاطر سابقه کیفری که داره حضانت فرزندش رو بگیره، بنابراین بهترین کار این بود که از همسر و مردی که کنارش بود انتقام بگیره.
بنابراین جو شروع کرد پرس و جو کردن در مورد اینکه این دو نفر در حال حاضر کجا زندگی میکنن، کمی نگذشته بود که متوجه شد این دو نفر در کمپ بی خانمان ها در زیر پل خیابانی به اسم هانوفر زندگی میکنن؛
در یکی از شب های آگوست 1995، جو به سمت این پل رفت، ماشینش رو پارک کرد، از پل پایین رفت و دوتا مرد بی خانمان به اسم های " رندی پیکر " و " رندال بروئر " پیدا کرد که میدونست اغلب با همسرش مواد مخدر مصرف میکنن.
بنابراین جو شروع کرد پرس و جو کردن در مورد اینکه این دو نفر در حال حاضر کجا زندگی میکنن، کمی نگذشته بود که متوجه شد این دو نفر در کمپ بی خانمان ها در زیر پل خیابانی به اسم هانوفر زندگی میکنن؛
در یکی از شب های آگوست 1995، جو به سمت این پل رفت، ماشینش رو پارک کرد، از پل پایین رفت و دوتا مرد بی خانمان به اسم های " رندی پیکر " و " رندال بروئر " پیدا کرد که میدونست اغلب با همسرش مواد مخدر مصرف میکنن.