پرونده پرونده | جونکو فوروتا

Amin~ · 5/1/24

یکی از معروف ترین و سادیستیک ترین پرونده های دنیای تروکرایم؛
دختری که 40 روز وحشیانه ترین شکنجه ها رو تحمل کرد و سر انجام داخل یک گالن بتن آرام گرفت!

« به دلیل جراحات وارده، صورت و بدن جونکو اصلا قابل شناسایی نبود، بعدها در کالبد شکافی، متوجه شدن که مغز اون به دلیل کم آبی کوچک شده که نشون می‌ده در روزهای انتهایی اسارت، این دختر هوشیاری آنچنانی نداشته. »

:

اطلاعات این پست از مدیای اینترنشنال ترجمه شده

.

‌
⿻ ⏤ .

Amin~ · 5/1/24

امروز اینجاییم با یک پرونده سنگین دیگه،
پرونده نام آشنایی که بارها و بارها در اینترنت باهاش مواجه شدیم و موارد مشابه زیادی داره،
مثل سوزان کپر و سیلویا لایکینز.
اینبار اما به سراغ داستان و سرنوشت ناراحت کننده دختری از ژاپن رفتیم، جونکو فوروتا؛
من سعی کردم تا جای ممکن موارد رو کاملا شفاف بیان کنم، پس از الان اخطار بدم که پروسه خوندن پرونده قراره اذیت کننده باشه، لطفا با علم به این موضوع شروعش کنید.
پس با توجه به توضیحاتی که دادم، از الان برای زیر سوال بردن محتوای منتشر شده اخطار میدم که بعد لازم نباشه توی کامنت ها اعتراض و موارد این چنینی ببینم.

Amin~ · 5/1/24

مطالب بعدی که قراره بخونین، شامل دست درازی، شکنجه های شدید مثل شکستن استخوان، بریدن، فرو کردن سوزن، سوزاندن، گرسنگی و دیالوگ هایی با محتوای بزرگساله است.

جونکو فوروتا در 18 ژانویه سال 1971 به دنیا اومد ( بعضی منابع گفتن متولد 22 نوامبر 1971 بوده )، این دختر به همراه مادر و پدر، برادر بزرگتر و برادر کوچکترش در منطقه میساتوی استان سایتامای ژاپن زندگی می‌کرد.
جونکو زمانی که اتفاقات این پرونده قرار بود رخ بده، در دبیرستان یاشیو مانامی درس می‌خوند، به نقل از افرادی که باهاش در ارتباط بودن؛ اون دانش آموز بسیار خوبی بوده، رفتارهای شاد و کاملا سرزنده ای داشته، توی گروه های دوستی زیادی حضور داشته و بخاطر ویژگی های ظاهری جذابش، این محبوبیت در دبیرستان دوچندان...

Amin~ · 5/1/24

جالبه که بدونین، جونکو دوست داشته به یک ستاره در دنیای موسیقی تبدیل بشه و عاشق رقصیدن و آواز خواندن بوده؛
دوست هاش به دلیل رفتارهای بالغانه و مسئولیت پذیری که نسیب به سنش نشون می‌داده، بهش لقب مادر رو داده بودن.
اون توی گروه های دوستیش، همیشه مطمئن می‌شده که همه غذا خورده باشن، کسی ناراحت نباشه، از بقیه مراقبت می‌کرده و خلاصه همه جوره هوای آدم های اطرافش رو داشته،
در ادامه رفتارهای بالغانه جونکو، اون به یک کار نیمه وقت در یک کارخانه قالب سازی پلاستیکی کار می‌کرده؛ فوروتا درآمد حاصل از کارش رو کاملا جمع می‌کرد تا بتونه سفر و جشن فارغ‌التحصیلی کوچکی که برای خودش و دوست هاش برنامه ریزی کرده بود رو بپردازه.
در دبیرستان نمره های بسیار خوبی می‌گرفت و پلن داشت بعد از تموم کردن...

Amin~ · 5/1/24

هیروشی میانو،
قبل از هرچیزی توضیح بدم که ما عموما خوندیم که هیروشی هم دبیرستانی جونکو بوده و بعد از اینکه توسطش رد شده این نقشه رو کشیده،
حالا می‌خوام یک تصویر جدید بهتون بدم، جونکو فوروتا هیچ کدوم از افرادی که بهش آسیب زدن رو نمی‌شناخته،
این چهار نفر پسرهایی بودن که دبیرستان رو رها کرده و کلا در یک منطقه دیگه نزدیک به محل زندگی جونکو، روزگار می‌گذروندن.
توضیح داده شده که جونکو رو به دلیل زیباییش نگه داشتن و خود هیروشی از قبل دوست دختر داشته که اتفاقا این دختر، خواهر یکی دیگه از هیولاهای این پرونده، یاسوشی واتانابه بوده.
گفته شده بعدها که در مورد دلیل این اتفاق ازشون سوال پرسیدن، پاسخ دادن « چون می‌تونستیم و می‌خواستیم که انجامش بدیم. »
جونکو زیباتر و...

Amin~ · 5/1/24

و دقت کنین که توی مدیای ژاپن من چیزی مبنی بر تایید فرضیه رد شدن ندیدم، حالا ممکنه بوده باشه، ممکنه هم نه.
پس من طبق همون فرضیه رایج پیش می‌رم، ولی شما این توضیحات رو حتما به یاد داشته باشین من توی پارتی که برای نسخه ژاپنی پرونده آماده می‌کنم توضیحات بیشتری می‌دم،
هیروشی یک فردی بود که دبیرستان رو رها کرده و به عنوان یک شخص دردسرساز که با مشکلات عدم کنترل خشم دست و پنجه نرم می‌کنه شناخته شده؛
به دلیل همین مشکلات خشم، پدر و مادرش تصمیم می‌گیرن که ایشون رو در کلاس های جودو ثبت نام کنن تا از این طریق بتونه انرژی و خشمی که در وجودش قرار داشته رو تخلیه کنه.
اما این اتفاق نه تنها خشونتش رو کمتر نمی‌کنه، بلکه باعث می‌شه اینبار با قدرت بیشتری انرژی خودش رو تخلیه...

Amin~ · 5/1/24

کمی بعد از رها کردن دبیرستان، این پسر برای تامین مخارج زندگیش به مقداری پول نیاز داشت،
بنابراین تصمیم گرفت که پولش رو از جیب مردم بدست بیاره، بله جناب می‌خواستن برن دزدی کنن.
کمی بعد از این تصمیم به یاکوزا پیوست، که توضیح بدم در عضویتش توی این گروه هم شک و شبهه های وجود داره که توی پارت بعد توضیح داده می‌شه؛
توی گنگ یاکوزا، یک رتبه بندی وجود داشته و با توجه به قدمت، کارهایی که شما کردین و سرمایه وارده تون به گروه، این جایگاه بالاتر و بالاتر می‌ره،
و حالا هیروشی کجای این سیستم بوده؟ رتبه آخر که به عنوان
Chimpira
شناخته می‌شه، افرادی که توی این گروه قرار می‌گیرن سن خیلی کمی دارن و تازه دارن آموزش می‌بینن که چطور به آرمان های گروه پایبند باشن و مثل رده های...

Amin~ · 5/1/24

توی این گروه، هیروشی سه تا دوست به نام های
- جو اوگورای 17 ساله
- شینجی میناتوی 16 ساله
- یاسوشی واتانابه 17 ساله
داشته؛
همون‌طور که گفتم کار این چهار نفر دزدی و دست درازی به افراد دیگه بوده،
جالبه که بدونین، مدتی قبل از اینکه بخوان جونکو رو اسیر خودشون بکنن، به یک دختر دیگه دست درازی کردن و بعد چند ساعت اجازه دادن که اون بره،
این دختر متاسفانه هیچوقت جرئت این رو پیدا نکرد که پیش پلیس بره، چرا؟
چون تهدید کردن که ما جزو گروه یاکوزا هستیم و مطمئن باش اگه ما رو لو بدی، بالا دستی هامون میان سراغ خودت و خانواده ات.

Amin~ · 5/1/24

بعد از این تعرض، هیروشی و شینجی به دنبال قربانی بعدی‌شون بودن؛
در 25 نوامبر 1988، حوالی ساعت 8:30 عصر وقتی که جونکو سوار بر دوچرخه اش داشت از محل کار به خونه برمی‌گشت تا بتونه سریعا به سریال مورد علاقه اش یعنی
Dragonfly
برسه، شینجی از بوته های کنار خیابون بیرون میاد و جونکو رو به طریقی از روی دوچرخه اش به پایین پرت می‌کنه.
در اینجای کار جونکو اصلا نمی‌دونست که شینجی کیه، هیچ ایده ای نداشت و فکر می‌کرد فقط یک غریبه بیمار که عادت داره بقیه رو اذیت کنه یا ازشون چیزی بدزده سر راهش سبز شده،
شینجی به سرعت از اون محل دور می‌شه و چند ثانیه بعد هیروشی طبق همون نقشه ای که دو نفری با هم کشیده بودن سر راه جونکو میاد و بهش می‌گه « من این دیوونه رو می‌شناسم، قبلا...

Amin~ · 5/1/24

جونکو اون لحظه ترسیده بود، می‌خواست که فرار کنه اما هیروشی بهش می‌گه که اگه ازش اطاعت نکنه و بخواد چیزی رو گزارش بده،
رده بالاهای یاکوزا رو می‌فرسته سراغش تا اون و خانواده اش رو به قتل برسونن؛
در همین مکان و برای اولین بار هیروشی به جونکو دست درازی می‌کنه و به نقل از برخی مقالات اینجاست که جونکو به قولی پاکدامنی خودش رو از دست می‌ده.
بعد از این اتفاق، هیروشی، جونکو رو به یک متل در همون نزدیکی می‌بره و دوبار دیگه اون عمل رو تکرار می‌کنه،
کمی بعد، با بقیه دوستانش تماس می‌گیره و شروع می‌کنه به لاف زدن و بزرگنمایی کردن رابطه ای که با جونکو داشته و همه چیز رو با اب و تاب بهشون می‌گه.
ساعت سه شب، هیروشی جونکو رو از متل خارج می‌کنه و به پارکی در اون نزدیکی...

پرونده پرونده | جونکو فوروتا

گزینه‌های بیشتر

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

Amin~

امضا : Amin~

موضوعات مشابه