متون و دلنوشته‌ها خودم / آنچه از دل آمد

[.Mobina.]

دختر بودن یعنی:
اگه ناراحت شدی، حق نداری بیرون بری‌.
اگه عصبانی هستی، سکوت کن.
دختر صداش رو بالا نمی‌بره.
اگه دلت شکسته، به جهنم!
خطای خودت بوده.
اگه دنبال استعدادت هستی، بیخیال شو.
تو دختری، هر شغلی برات مناسب نیست.
...​

 

[.Mobina.]

***
من و تو یک روح بودیم، تو یک جسم!
فقط بهم بگو چرا؟
مگه من چطور باید می‌فهمیدمت؟
از همون زمانی که منو با دردت تنها گذاشتی‌...
دقیقاً همونجا اوج تنهایی رو حس کردم.​

 

[.Mobina.]

***
ولی واقعاً یک سوال ازتون دارم.
چطور دلتون میاد یک نفر رو وابسته‌ی خودتون کنید و ولش کنید؟
دِ آخه لعنتی، اون بهت دلبسته‌!
اصلاً دلت اومد بشکنیش؟
صدای شکستن شیشه‌ی دل آدما، انعکاس زندگی دختر خودت میشه.​

 

[.Mobina.]

***
فکر کردی اگر سکوت کردم، ازت می‌ترسم؟
نه آقا، تو به خاک پای منم نمی‌رسی.
فقط در حد خودم نمی‌بینم که بهت اهمیتی بدم.
تو یک انسان بی‌ارزش مورد ترحمی!
بی‌لیاقت!​

 

[.Mobina.]

***
دلتنگی دقیقاً مثل قاتل می‌مونه.
ذره‌ذره به سراغت میاد.
کم‌کم درگیرت می‌کنه.
به مرور زمان، افسرده‌ات می‌کنه.
در نهایت دچار مرگ احساسات میشی.​

 

[.Mobina.]

***
کاش این روزهای با تو بودن، هرگز آغاز نمی‌شد.
با تو بودن، درد بود.
زخم کهنه‌ی تو، هنوز بر تنم است!
شکستن که صدا ندارد.
لعنت بر دلربایی‌ات!​

 

[.Mobina.]

***
من عاشقانه‌ام را برای دیگری طلبیدم.
تو برایم دگر معنای عشق نیستی.
تمام شدی و به خاک رفتی.
به گور بردی تک‌تک خاطراتمان را!
خدانگهدارت یار دیرینه‌ی من!​