متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متن آهنگ متن آهنگ بی بدن | محسن چاوشی

  • نویسنده موضوع delnia
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 0
  • بازدیدها 163
  • کاربران تگ شده هیچ

delnia

هنرمند انجمن
سطح
21
 
ارسالی‌ها
2,316
پسندها
5,007
امتیازها
28,973
مدال‌ها
52
  • نویسنده موضوع
  • #1
ببین مادر ببین مادر ببین مادر زمستونه
ببین احوالمو که مثل موی تو پریشونه
واسم رخت عزا تن کن همینجا شمع روشن کن
که امشب حال من عین شب شام غریبونه
حدیثی آیه ای چیزی بخون مادر پریشونم
پریشونم که اینجایی و از چشم تو پنهونم
بغل وا کن واسه پروانه های پیرهنم شاید
بتونم تیکه هامو توی آغوشت بچسبونم
یه جوری گریه کن دنیا بفهمه مادرم اینجاست
تو میدونی فقط که پلک های آخرم اینجاست
صدای گریه هاتو میشنوم دستاتو میبینم
بهم نزدیک شو نزدیک سنجاق سرم اینجاست
جهان دیوونه ای بی دردسر میخواست من بودم
که اهل سوختن بودم که اهل ساختن بودم
دلم میخواست از این لحظه های بی وزنی
به آغوش تو برگردم اگرچه بی بدن بودم
بی بدن بودم ...
ببین مادر ببین مادر ببین مادر زمستونه
ببین احوالمو که مثل موی تو پریشونه
واسم رخت عزا تن...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا