چالش چالش دست‌خط | سری سوم

.Mobina.

مدیر تالار ادبیات
پرسنل مدیریت
مدیر تالار ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
12/1/24
ارسالی‌ها
3,982
پسندها
9,844
امتیازها
38,773
مدال‌ها
20
سطح
16
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
- بسم الله الرحمن الرحیم -
سلام خدمت همگی
خب ماجرای چالشِ دوره‌ای (دست‌خط) از این قراره که ما به شما ضرب‌المثل یا شعر میدیم و قراره یک پارت به اندازه‌ی دلخواه خودتون دلنوشته بنویسید.
بعد از اینکه نوشتید تو این تاپیک می‌فرستید تا توسط مدیران ادبیات بررسی بشه و اشکالاتتون رو بهتون بگیم.
از امروز 6 تیر تا اول مرداد فرصت دارید تا دلنوشته‌های خودتون رو اینجا بفرستید.
علاوه بر اینکه این چالش باعث تقویت قلم خودتون میشه، در کنارش مدال هم داره. به بهترین افرادی که بتونن در سه دوره بهترین دلنوشته رو بنویسن مدال تعلق می‌گیره.

این دوره دوتا ضرب‌المثل و دوتا شعر می‌دیم؛ می‌تونید از بینشون انتخاب کنید و درمورد یکیشون دلنوشته بنویسید.
لطفاً...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : .Mobina.

زرطلا

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
29/6/24
ارسالی‌ها
20
پسندها
41
امتیازها
40
سن
15
سطح
0
 
  • #2
1- تا رنج تحمل نکنی گنج نبینی
تا شب نرود روز پدیدار نباشد.

اندوه کالبدش را با سخطی¹ چرکین می‌کند. قلبش را در دریای تقدیر رها می‌سازد، تا در عالم ملکوت قوطه‌ور باشد.
غم‌آگینی روحش، به چشمان به‌فروغش فشار می‌آورد.
اشک چهره‌ی حقیقی‌اش را واهی می‌کند...
دلش را سنگ می‌کند؛ او را همچون، کاشفی در افکار وهم نشاط، رها می‌کند!
ظلمت اندیشه‌هایش را در بر می‌گیرد، باز دلش از دنیا می‌گیرد.
درد در انتهای وجودش نفوذ می‌کند، راهی برای گریز نمی‌گذارد.
رنج را به کالبدش مهمان می‌کند، نمی‌گذارد بخشی از وجودش شود.
او تمنای شادی را دارد، آرزویش بی‌جواب نمی‌ماند.
 
امضا : زرطلا

Ocean angel

مدیر بازنشسته تاریخ + شاعر آزمایشی
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
28/7/23
ارسالی‌ها
389
پسندها
1,137
امتیازها
6,963
مدال‌ها
13
سطح
9
 
  • #3
2_ گرچه در خلوت راز دل ما کس نرسید
همه‌جا زمزمه‌ی عشق نهان من و توست ️




: در این دنیا شاید، حُسنِ باخت بهتر بود
ما هرچه رقصیدیم لیک دلمان زهر بود
ویرانه‌ها حرف دلم را خوب می‌دانند
ما مثل غم بودیم، غم با ما برادر بود!

از عشقمان دیگر دلی شاد و رنگین نیست
امشب هم خندیدم، گویی بارِ آخر بود
ما همه در صید صَیاد‌ها جان دادیم
دل‌هایمان ز غم، با سنگ‌‌ها برابر بود!

آوارگی کردیم!
زخم بودیم!
و بد کردیم...!
اینجا خندیدن، ممنوعه‌ای سخت‌تر بود!


رویای دلم در صید صیاد‌ی باز جا ماند
ای آرامشم شاید، خداحافظ بهتر بود!


-ستایش

من دلنوشتمو به صورت شعر نوشتم، چون نوشتن این اومد تو ذهنم
اگر ایرادی داره به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Ocean angel
عقب
بالا