نویسندگان، مهندسان روح بشریت هستند.

داستان کوتاه جلوی قانون | فرانتس کافکا

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
18
 
ارسالی‌ها
4,021
پسندها
9,990
امتیازها
41,473
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #1
روزی روزگاری مردی روستایی برای دادخواهی به پیشگاه قانون رفت. قانون عمارتی بود و دری داشت و دربانی. مرد از دربان اجازه ورود به عمارت قانون را خواست. دربان اما گفت که فعلاً ورودش به قانون امکانپذیر نیست.
مرد از لای در نگاهی به داخل عمارت قانون انداخت. دربان خندید و به او گفت که اگر این‌قدر مشتاق است می‌تواند سعی کند که داخل برود اما باید این را بداند که او قوی است و نمی‌گذارد و تازه از مانع او هم که عبور کند با دربان‌های دیگری مواجه خواهد شد که از او قوی‌ترند
 
امضا : .Mobina.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
18
 
ارسالی‌ها
4,021
پسندها
9,990
امتیازها
41,473
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #2
مرد ترجیح داد خودش را به چنین دردسری نیندازد و صبر کند تا همین دربان اول به او اجازه ورود به قانون را بدهد. دربان صندلی‌ای به مرد داد که روی آن بنشیند و منتظر بماند.
سال‌ها گذشت و مرد همچنان پشت در قانون منتظر ماند و پیر شد و اجازه ورود به عمارت قانون را نیافت. اوایل سعی کرده بود رشوه‌هایی بدهد و با هدایایی دل دربان را نرم کند. دربان هدایا را گرفته بود اما با این تأکید که آن‌ها را فقط به این دلیل قبول می‌کند که مرد پیش خودش فکر نکند در تلاش برای ورود به قانون کوتاهی کرده است و از این بابت خودش را سرزنش نکند
 
امضا : .Mobina.

.Mobina.

مدیر بازنشسته
سطح
18
 
ارسالی‌ها
4,021
پسندها
9,990
امتیازها
41,473
مدال‌ها
20
  • نویسنده موضوع
  • #3
دست آخر روزی مرد، که مرگ خود را نزدیک می‌دید، از دربان پرسید که وقتی همه به قانون و دادرسی محتاج‌اند و به‌نحوی سروکارشان با قانون می‌افتد و این در هم متعلق به قانون است، پس چرا طی این‌‌همه سال هیچ‌کس به جز او اینجا نیامده و نخواسته از این در عبور کند؟
دربان، که می‌دید مرد تا مرگ فاصله‌ای ندارد، به مرد گفت: «این در فقط مخصوص تو بود و به‌جز تو کس دیگری نمی‌توانست از آن وارد عمارت قانون بشود. الان هم من می‌روم و می‌بندمش.»
منبع: بنوبوک
 
امضا : .Mobina.
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا