اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #161 وقتی میبینی که تازه موهاشو کوتاه کرده فاز ددی برداشته< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #162 وقتی دوتا کاپل چندش رو تو مدرسه/دانشگاه میبینی< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #163 وقتی میفهمی قراره با ترم اولیا روبرو شی< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #164 وقتی یه ترم بالایی به ترم اولیها تیکه میندازه< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #165 وقتی یادت میاد باید کلی امتحان بدی ولی کشش نداری< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #166 وقتی صدتو برای یکی میذاری اما اون برات تا یک نمیشماره< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #167 وقتی پارنترت دوست دختر/پسر پیدا میکنه< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #168 وقتی حسادت میکنی به یچیزی و بهت میگه بیشتر اُپن باش< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #169 وقتی میخوای بزنی تو دهن همکلاسیت ولی میفهمی بعدش میری دفتر/مدیریت دانشکده< امضا : اِنزوا؛
اِنزوا؛ مدیر بازنشسته سطح 14 ارسالیها 2,142 پسندها 5,477 امتیازها 28,973 مدالها 16 24/10/24 #170 وقتی معاون مسخره میگه آماده ورزش صبحگاهی بشید< امضا : اِنزوا؛