مطالب جالب مطالب جالب | دکلمه

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,982
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
گفتم ذبیح، این زن شعر عجیبی بود، حق بده دل ببندم. گفت بود یا هست. گفتم بود، ولی فکر کنم هست. گفت ای آدم ساده، گیر افتادی؟ گفتم نه بابا، میخوام بگم همیشه شانس نمیاری یکی رو نگاه کنی که پشیمون نشی. گفت عجیب بود یا قشنگ؟ گفتم عجیب. گفت یعنی چی؟
گفتم سیاه می‌پوشید قشنگ بود، انگار یه عزادار صبور باشه تو یه مراسم شلوغ ختم که یهو میاد یه بطری آب میده دست من میگه خیلی گریه کردی بسه. سفید می‌پوشید قشنگ بود انگار برف نو اومده‌باشه و تو مسیر قله یه پاکوب تازه پیدا کرده‌باشم که میرسه به چشم‌انداز عجیب یه شیب سفید تند که تهش آغوش مهیاست واسه مردن با نمردن.
ذبیح گفت گیر افتادی. خوبه که گیر افتادی.
گفتم رفت دیگه. بهش گفتم ببخشین لبخندت رو بردار و برو چون من از بس...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,982
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #2
هیییییس ...
نچ ، ای باباااااا ...
میگم هیس ...
بابا دکتر یه لحظه آروم بگیر ..
هیس دکتر ، میشنوی؟؟؟
توهم صداشو میشنوی؟؟
داره میگه منو دوس داشته ، مجبور بوده بره ...
دیدی دکتر تو ، توهم زده بودی ...
هی گفتی رفته ،کنار بیا، نمیاد ...
میگم دکتر دیدی اومد ، ایناهااااش ،من دارم میبینمش ...
تو نمیبینی دکتر؟
[COLOR=rgb(61, 142...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,982
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
روح آزرده من ... باران بی امانم.... نورِ ماه ظلماتِ شب بی کسی هایم ... نیلوفر مردابم... چکاوکه نشسته بر بالاترین شاخه درخت آرزوهایم ... خوابِ خوشِ بعد دلواپسی هایم... نفس بریده ایی ، هستم در حسرت دیدار تو .. من بیقرار ترین ،هم آشیان توام ... گَردِ غمت برای من ،آرامش خیال توام .. سرمای شبت به کنار برف نشسته ی زلف پریشان توام... [COLOR=rgb(61, 142...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,982
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
عزیزِ من
عشق که به ماهگرد گرفتن و سالگرد گرفتن نیست...
گندِ عکسِ دونفــره درآوردن تویِ فضای ِمجازی هم نیست، اونم با لبخندهایِ تصنعیِ"مثلا ما خیلی خوشیم با هــم"....
عشق یعنی
تا بوقِ سگ سرِ کاره....
از خستگی توانِ راه رفتن نداره اما از خیرِ دو دقیقه دیدنِ چشمات نمیگذره....
یهـو ساعتِ یازده شب بهت پیام میده که"دختره بابات یه دقیقه بپر دمِ در که نَسَخِ چشاتم...."
جانِ جانم....
عشق پز دادن با پولِ...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,982
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
هیچ میدانی؟
گاهی موجودی به زندگی ات پای میگذارد به نامِ "دوست"
فرقی نمیکند قِدمت اش چقدر باشد
اشنایی اش چگونه بوده
از چه دین و مذهب و آیینی باشد.
وقتی دلت با دلش راه می آید.
همیشه یاد و عکس هایش
و خاطره هایِ بی تکرارش...
دیوارِ زندگی ات را قشنگتر از هر دوره ی دیگه یِ روزگارت میکند.
فرگل مشتاقی
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

اِنزوا؛

مدیر تالار وحشت + عکاس انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار سرگرمی
تاریخ ثبت‌نام
7/7/23
ارسالی‌ها
1,183
پسندها
3,982
امتیازها
19,173
مدال‌ها
14
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
از من عبوركن
من دررنج خود
درالتهابِ زخمهايم
در مويه رقت انگيزِ خاطرات
در بازتابِ هر چيزي كه نشانى از گذشته دارد
جا مانده ام
اين فاصله ها
نه مقياسى برتفاوت ما
كه اندازه تنهايي من است
نيكى فيروزكوهی
 
امضا : اِنزوا؛
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] -Ennui

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 2)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا