داستان این انیمیشن در سال ۲۰۷۱ میگذرد، زمانی که زمین دیگر قابل سکونت نیست. کابویها اساساً شکارچیان جایزه بگیر هستند که از قانون فرار میکنند و گهگاه به آن کمک میکنند.
داستان یک کشتی فضایی بیباپ و خدمه آن را در طول سفرشان دنبال میکند. این سفرهای فضایی همیشه آنها را در معرض خطری قرار میدهد. گاهی اوقات هم خودشان مهمانان بسیار مشکل سازی را سوار میکنند.
این انیمه سریالی تا حد زیادی از فیلمهای وسترن، علمی تخیلی و نوآر وام گرفته است. وقتی کسی این سریال را شروع میکند، ممکن است فکر کند که این یک مجموعه اکشن عادی دیگر خواهد بود.
اما، آنها در مسیری بسیار عمیقتر و فلسفیتر از آن هستند، زیرا این انیمه به ایدههایی مانند دلتنگی و اگزیستانسیالیسم میپردازد. علاوه بر این، به مسائلی مانند تنهایی و گیر افتادن در تاریخ نیز اشاره میکند.
ساختن همچین اثری کار آسانی نیست، چه برسد به اینکه بدون هیچ مانگایی به عنوان منبع همچین کاری را شروع کنید. همه این نکات Cowboy Bebop را به یکی از بهترین انیمههای دنیا تبدیل کرده است.
با این حال، Death Parade برداشت بسیار متفاوتی از مردن دارد. در این سریال، وقتی کسی میمیرد، روحش به باری به نام Quindecim میرود که توسط قضاتی با ظاهر نوشیار اداره میشود.
در این بار باید یک سری بازی انجام دهند. ممکن است تا اینجا، مردن سرگرم کننده به نظر برسد. اما نکته اصلی این است که اعمال این روحها در این بار، تعیین میکند که آنها تناسخ بیابند یا تا ابد به نیستی تبعید شوند.
این انیمه بسیار هیجان انگیز است. هر اپیزود آنقدر جذاب و خوب نوشته شده است که مخاطب را مجاب به فکر کردن در مورد سؤالاتی مانند هدف از زندگی و مرگ، میکند.
این مجموعه همچنین روشن میکند که انسانها برای نجات خود، حاضرند دست به چه کارهای خودخواهانهای بزنند. این یکی از آن انیمههایی است که حتی پس از اتمام تماشای آن، برای مدت طولانی در ذهن مخاطبان باقی میماند.