- نویسنده موضوع
- مدیرکل
- #1
هر آنچه که کلمات در وسع خود دارند، ناتوان از توصیف زحمات توست. شش سال نیست که تو با انجمن یک‌رمان همراه بوده‌ای؛ بلکه شش سال است که تو خود بخشی از این انجمن بوده‌ای. امروز می‌خواهم تمام این کاستی‌ها را کنار بگذارم و از تو بگویم؛ از آن همه نوری که در طول این شش سال در انجمن یک رمان تاباندی، از رد پای روشنی که در هر بخش، از نظارت تا طراحی، از مدیریت تا سرپرستی و ارشدیت بر جای گذاشتی.
در این شش سالی که دست در دست تو پیش رفتیم، انجمن «یک رمان» از حضور تو نه فقط بهره‌مند، بلکه پربارتر و پررنگ‌تر شد. تو ناظر نبودی، تو دیدبان حقیقت بودی؛ طراح نبودی، تو نگارگر رؤیاهای انجمن بودی؛ و در مقام مدیریتی‌ات، قلب و روح تو بود که همچون معماری اصیل، بنای انجمن را بر پایۀ صداقت، اندیشه...
در این شش سالی که دست در دست تو پیش رفتیم، انجمن «یک رمان» از حضور تو نه فقط بهره‌مند، بلکه پربارتر و پررنگ‌تر شد. تو ناظر نبودی، تو دیدبان حقیقت بودی؛ طراح نبودی، تو نگارگر رؤیاهای انجمن بودی؛ و در مقام مدیریتی‌ات، قلب و روح تو بود که همچون معماری اصیل، بنای انجمن را بر پایۀ صداقت، اندیشه...
