- تاریخ ثبتنام
- 3/6/22
- ارسالیها
- 2,546
- پسندها
- 21,028
- امتیازها
- 48,373
- مدالها
- 43
- سن
- 15
سطح
32
- نویسنده موضوع
- مدیر
- #1

یادمه از بچگی دوست داشتم یه شغلی داشته باشم که بتونم حق بقیه رو بگیرم! خیلی دویدم، خیلی درجا زدم. زمین خوردم ولی باز بلند شدم تا بشم اینی که الان هستم! خنده داره… .
میدونی دردش کجاست؟ نه نمیدونی! بذار بگم:
دردش اینجاست که هنوز که هنوز بعد این همه سال… نتونستم حق خودم رو بگیرم!
نه نباید میگفتم حق! نتونستم هوده خودم رو بگیرم!
تو اینجوری صدا میکنی عدالتی که ازش دم میزنی رو!
با سلام
شامگاه بخیر
هفتمین شب نشینی سال 1404 با نویسندهی افتخاری اختصاص داده شده به:
” بانو مهدیه سجده عزیز”
خالق آثاری چون:
طاق فلک
هوده
انتهای این کوچه...
میدونی دردش کجاست؟ نه نمیدونی! بذار بگم:
دردش اینجاست که هنوز که هنوز بعد این همه سال… نتونستم حق خودم رو بگیرم!
نه نباید میگفتم حق! نتونستم هوده خودم رو بگیرم!
تو اینجوری صدا میکنی عدالتی که ازش دم میزنی رو!
با سلام
شامگاه بخیر
هفتمین شب نشینی سال 1404 با نویسندهی افتخاری اختصاص داده شده به:
” بانو مهدیه سجده عزیز”
خالق آثاری چون:
طاق فلک
هوده
انتهای این کوچه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.