- ارسالیها
- 13,757
- پسندها
- 128,029
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 36
- نویسنده موضوع
- #1
نه جیک جیک مستانت ، نه سردی زمستانت
رجوع کن به دستانت
که روز های بسیاری ، که ظلم ها روا کردی
به دست های بسیاری
شبانه مردِ گاریچی ، به خانه میکِشد خود را
اگر که مادیان (اسب ماده) خسته ، اگر طناب هم پاره
درون مرد همواره ، کشیده میشود باری
مریض حالی ام خوش نیست ، نه خوابِ راحتی دارم
نه مایلم به بیداری
درونِ ما تفاوت هاست ، تو مبتلا به درمانی
نه من دچار بیماری
کنار تخت میخوابم ، مگر هوا که بند آمد
نفس کشیدنت باشم
تو روز میشوی هر شب ، و صبح میشوی هر روز
تو خوابِ راحتی داری
خیال بافی ات بد نیست ، خیال کن که خواهی رفت
همین که رفتی و مُردم ، تلاش...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.