- ارسالیها
- 13,757
- پسندها
- 128,110
- امتیازها
- 96,873
- مدالها
- 36
- نویسنده موضوع
- #1
دوباره بارید از آسمون شهر برف
زوده ولی پاییز نیومده در رفت
میان پایین أ بالا دونه ها برف
الهی شکر همه چی روبه راهه مرد
همون که روزی بود اونقدی که روزی بود
راضی بود ، بسش بود دنیا تووی دستش بود
زیر پاش لغزش شد ، دنیاش بی ارزش شد
طرد شد سرد شد تووی مشکل غرق شد
شدش یه مرد مُرده بین زنده ها
همیشه تک و تنها دور از اجتماع
دیر اومد زود رفت ، غرورشو خُرد کرد
امروز و فرداهاش أ دیروزش پوچ تر
تکوندم شونه هامو ، اشک روی گونه هامو
واستادم رو جفت پاهام و زیر پرچم خدام و
کَندم کلا أ همه ، این آدمای مسخره
حتی شهرم پر تنش هر روزش یه جور مسئله
همینه سازِ زندگی و غم با مسیر تارش میمونه با من با پای پیاده
همینه سازِ زندگی و غم با مسیر تارش میمونه با من با پای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.