دنباله دار ❤ ادآمه بده❤

[wakeup]

یا نه...
شاید کسی هست...
کسی اگر هست خوش به حالش و بد به حالم...
اما اگر نیست پس چی شده؟...
چه شد که دریای عشق تو برکه شد؟...
چه شد که شهر عشق تو روستا شد؟...
چه شد که خانه ام ویران شد؟...
چه شد...

چه شد که قلبو غرورم خورد شد؟
چه شد که تو میخندی و من میگریم؟؟
چه شد ک تو زندگی میکنی و من ارزوی مرگ؟؟
چه شد که اینهمه جدایی افتاد؟؟
چرا..

 

[t.sh]

چرا باید به این زودی تمام شود؟
روزی که تازه آغازش کردیم شب شود؟
آتیشمان آب شود؟
دریایمان خشک شود؟
کوهمان خرد شود؟
این است رسم دوست داشتن؟
پس بهتر است که بروی...
برو و...

 

[wakeup]

چرا باید به این زودی تمام شود؟
روزی که تازه آغازش کردیم شب شود؟
آتیشمان آب شود؟
دریایمان خشک شود؟
کوهمان خرد شود؟
این است رسم دوست داشتن؟
پس بهتر است که بروی...
برو و...

برو و خوش باش تا مرا هم خوش کنی...
برو بخند تا من به خنده هایت بگریم....
برو شاد باش چون شاید تو هم روزی روزگار روی بدش را ب تو نشان دهد...
نفرینت نمیکنم اما....
بشی مث من الهی
نفرینت نمیکنم اما...

 

[t.sh]

اما بدان با رفتنت من هم میروم...
تو از عشق گذشته ات و من از دنیای فانی...
نه...
می مانم خوشبخت می شوم...
عشق را تجربه می کنم برای با دوم...!
آنقدر زندگی ام را ایده آل می کنم که تو حسرت را با تمام وجود درک کنی...
آنقدر...

 

[wakeup]

اما بدان با رفتنت من هم میروم...
تو از عشق گذشته ات و من از دنیای فانی...
نه...
می مانم خوشبخت می شوم...
عشق را تجربه می کنم برای با دوم...!
آنقدر زندگی ام را ایده آل می کنم که تو حسرت را با تمام وجود درک کنی...
آنقدر...

انقدرعشق میورزم ک بفهمی حس من به تو محکم نبود!
محکم میمانم...
مگر محکم ماندن فقط برای مردان است؟
مگر فراموش کردن فقط برای مردان است؟
من دخترم اما از تو یه نامرد مرد ترم.
من دخترم اما محکم تر از خیلی از مردام.
من ....

 

[t.sh]

من منم...
همانی که برای دوست داشتنت منطق نداشت...
همانی که با هر حرکتت کیلو کیلو قند آب می شد...
همانی که خنده ات یعنی خنده اش...
و غصه ات یعنی گریه اش...
اما روز گار عوض شده...
حالا من منطق دارم برای تنفر...
با گریه ات می خندم...
با غصه ات شاد می شوم...
بد است اما تو لایق بدی هستی به جای خوبی...
تو...

 

[fati_k1383]

من منم...
همانی که برای دوست داشتنت منطق نداشت...
همانی که با هر حرکتت کیلو کیلو قند آب می شد...
همانی که خنده ات یعنی خنده اش...
و غصه ات یعنی گریه اش...
اما روز گار عوض شده...
حالا من منطق دارم برای تنفر...
با گریه ات می خندم...
با غصه ات شاد می شوم...
بد است اما تو لایق بدی هستی به جای خوبی...
تو...

تو همانی هستی
که در گوشه ای از قلبم جا داشتی
ولی افسوس
زندگی چرخشی از سرنوشت است
و سرنوشت را کسی می چرخاند که.....

 

[Nafas.Z4nilam]

تو همانی هستی
که در گوشه ای از قلبم جا داشتی
ولی افسوس
زندگی چرخشی از سرنوشت است
و سرنوشت را کسی می چرخاند که.....

سرنوشت را کسی میچرخاند که
یک دور با سرنوشت چرخیده باشد
و تمام چرخش های این سرنوشتِ چرخنده را بداند.

 

[t.sh]

خودش می داند که چگونه بگیرد و چگونه بدهد...
او می دانست تو لایق من نیستی...
پس کاری کرد که بروی...
بیخودی مغرور نشو...
تو من را رها نکردی...
خدا کاری کرد که بروی...
تا من راحت شوم و آرامش گیرم...
اما تو گمان می کنی...

 

[Nafas.Z4nilam]

خودش می داند که چگونه بگیرد و چگونه بدهد...
او می دانست تو لایق من نیستی...
پس کاری کرد که بروی...
بیخودی مغرور نشو...
تو من را رها نکردی...
خدا کاری کرد که بروی...
تا من راحت شوم و آرامش گیرم...
اما تو گمان می کنی...

اما تو گمان میکنی...
زندگی بدون تو برایم هیچ است...
برگرد حتی شده یک لحظه...
نه برای اینکه بمانی نه!
برای اینکه ببینی بی تو خوشم و دوباره بی صدا بروی!