دنباله دار حرف هایی که دل میسوزانند

  • نویسنده موضوع Deniz78
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 44
  • بازدیدها 1,041
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

درخشان

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/12/18
ارسالی‌ها
5
پسندها
156
امتیازها
490
سطح
0
 
  • #31
وقتی نمیتونم حرفامو پیش بالشتم از دلم بریزم بیرون اینجا هم نمیتونم
 

S_G

رو به پیشرفت
رو به پیشرفت
تاریخ ثبت‌نام
27/9/18
ارسالی‌ها
228
پسندها
6,479
امتیازها
24,903
مدال‌ها
12
سطح
11
 
  • #32
_دلم برات تنگ شده
+مهم نیست!
 
امضا : S_G

Deniz78

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/8/18
ارسالی‌ها
635
پسندها
6,084
امتیازها
22,873
مدال‌ها
18
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #33
وقتی نمیتونم حرفامو پیش بالشتم از دلم بریزم بیرون اینجا هم نمیتونم
میدونی این تاپیکو کی زدم؟ وقتی دلم خیلی گرفته بود ...وقتی میگم خیلی یعنی یه دنیا ناراحتی
هدفمم این بود که یکم از حرفای تودلی که میمونن تو دل و باعث ناراحتین کم بشن
تو خودت بریزی فقط خودت ضربه میخوری...میتونی روی کاغذ بنویسی حداقل اروم میشی
 
امضا : Deniz78

درخشان

نو ورود
نو ورود
تاریخ ثبت‌نام
25/12/18
ارسالی‌ها
5
پسندها
156
امتیازها
490
سطح
0
 
  • #34
میدونی این تاپیکو کی زدم؟ وقتی دلم خیلی گرفته بود ...وقتی میگم خیلی یعنی یه دنیا ناراحتی
هدفمم این بود که یکم از حرفای تودلی که میمونن تو دل و باعث ناراحتین کم بشن
تو خودت بریزی فقط خودت ضربه میخوری...میتونی روی کاغذ بنویسی حداقل اروم میشی
ولی یه روشو دارم حداقل که نترکم
اسم کسی که دلمو شیکستو مینویسم بعد خط خطیش میکنم به شمام پیشناهاد میدم اینکارو بکنی خیلی اروم میکنه ادمو
 

Deniz78

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/8/18
ارسالی‌ها
635
پسندها
6,084
امتیازها
22,873
مدال‌ها
18
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #35
ادما همیشه وقتی چیزی به نفعشونه حرف میزنن ...مثل وقتی که با روی گشاده غماشو به جون خریدم ...گذاشتم حرف بزنه خودشو خالی کنه اما...اما وقتی قرعه به نام من افتاد جوابش فقط یه چیز بود
_علاقه ای به حرف زدن ندارم !
 
امضا : Deniz78

melisa.fe

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/11/18
ارسالی‌ها
1,638
پسندها
23,153
امتیازها
44,573
مدال‌ها
25
سطح
28
 
  • #36
اتفاقی باعث نشده بشکنم ولی بعضی کلمات وسط شوخی بدجور شکوندم.

وقتی بهم گفتن خراب گفت آویزون
یه بار رفتم دلداری یکی گفتم شاید حالش بد باشه شاید بهتر شه
یه جوری جواب داد گفتم اینجوری میکنی بم بر میخوره
گفت منم واس اینکه بر بخوره گفتم
شاید به نظر شما چیزی نباشه ولی منو خیلی شکوند
وقتی داشتم با یکی چت میکردم ولی تا نفر دوم اومد منو کلا یادش رفت
یا وقتی بابام یه جمو میبینه تازه یادش میوفته دختر داره خیلی میشکنم
جالب اینجاس با همه مثالای بالا هنوز در ارتباطم اکثرشونم مجازی بودن و هیچ کدوم نفهمیدن
ممنون بابت تاپیکت قشنگ بود:)
 
امضا : melisa.fe

Deniz78

کاربر نیمه فعال
کاربر نیمه فعال
تاریخ ثبت‌نام
20/8/18
ارسالی‌ها
635
پسندها
6,084
امتیازها
22,873
مدال‌ها
18
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #37
اتفاقی باعث نشده بشکنم ولی بعضی کلمات وسط شوخی بدجور شکوندم.

وقتی بهم گفتن خراب گفت آویزون
یه بار رفتم دلداری یکی گفتم شاید حالش بد باشه شاید بهتر شه
یه جوری جواب داد گفتم اینجوری میکنی بم بر میخوره
گفت منم واس اینکه بر بخوره گفتم
شاید به نظر شما چیزی نباشه ولی منو خیلی شکوند
وقتی داشتم با یکی چت میکردم ولی تا نفر دوم اومد منو کلا یادش رفت
یا وقتی بابام یه جمو میبینه تازه یادش میوفته دختر داره خیلی میشکنم
جالب اینجاس با همه مثالای بالا هنوز در ارتباطم اکثرشونم مجازی بودن و هیچ کدوم نفهمیدن
ممنون بابت تاپیکت قشنگ بود:)
خواهش میکنم عزیزم
 
امضا : Deniz78

melisa.fe

مدیر بازنشسته
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
25/11/18
ارسالی‌ها
1,638
پسندها
23,153
امتیازها
44,573
مدال‌ها
25
سطح
28
 
  • #38
امضا : melisa.fe

مهراب

کاربر سایت
رفیق جدید انجمن
تاریخ ثبت‌نام
24/12/18
ارسالی‌ها
63
پسندها
1,060
امتیازها
7,878
سطح
0
 
  • #39
باید همیشه حاظر جواب باشی تا حرف اضافی زدن دلت نسوزه دل بسزونی
 
امضا : مهراب

Mehran Ahmadi

کاربر انجمن
کاربر انجمن
تاریخ ثبت‌نام
24/8/18
ارسالی‌ها
446
پسندها
12,911
امتیازها
32,573
مدال‌ها
17
سطح
19
 
  • #40
مهم نیست
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا