دنباله دار ♠مـــــڪاݪمــــــہ♠

[Mélomanie]

من.برو اونور کچلم کردی
+زهرا انقد دری وری نگوهاااا! اگه همینجوری پیش بره خودتو بکشی هم نمیام خاستگاریت اونوقت میفتی می‌ترشی باید برات فکر دبه باشیمااا !از من گفتن بود

مکالمه من و داداش هفت سالم-_-
بچست دیگه:/
حالیش نی خواهر برادر نمی تونن ازدواج کنن با هم

 

[Dani_pat]

+خب دری میگفتی
-عجبا تو میگفتی
+تو چی داشتی میگفتی
-ن سی سی تو داشتی میگفتی:|
+تو بودی چی میگفتی به من؟:raised_eyebrows:
-تو داشتی میگفتی@-@
خخ عجب! Arოan

 

[S_G]

مائده قبل امتحان: بچه ها 18 بار بگید یا حَی
من و مهدیه و هستی باهم: 18 بار بگو غلط کردم 18 بارم سرتو بکوب تو دیوار

 

[DabriA]

من:مامان جذاب شدی
مامان با عشوه و پوزخند:بودم
من:فقط خواسم امیدوارت کنم وگرنه هیچ تغییری نکردی
مامان:بیشور :|

 

[I.Râstâ]

من و پیرزنِ همسایهء طبقه اولمونـ وقتی دارم میرم بیرون:
-یاسمن جااااان چرا درِ ورودی رو نمیبندی؟چندبار باید بهت بگم آخه؟ما اینجا سردمون میشه تو هی درارو باز میزاری میریـ:/
+سلام:straight_face:یاسمن کیه؟ من یاسمینام:straight_face:
-ببین دخترجون هرکی هستی برا خودتی فقط قوانینِ آپارتمانُ رعایت کن:at_wits_end:
+باشه خانم کَرَمی شما آروم باش
-من آروم نیستم, میخوام مث تو باشمـ!(منظورش این بود تو خیلی سگیـ:/ )
+والا من که آرومم نمیدونم شما به کی رفتی
دو دقیقه بعدم زنگ میزنه مدیریت شکایت میکنهـ

 

[DabriA]

آیفون و میزنم.
-پنیر خریدی؟
من:آره.
-حله میتونی بیایی تو.
من ://///////////////////////////////////////

 

[.Asal.r]

من: عشقـــــم:big_hug:
عیال: چی میخوای ؟؟؟:i_dont_know:
من: عشقـــــم
عیال: پول ندارم حقوقمو نگرفتم هنوز :i_dont_know:


من: عشقـــــــم :big_hug:
عیال: باز چه گندی زدی؟؟؟
من: :|
عیال: :D


من چقد بدبختم همه چی ارووومه خخخخخ
اصن عشقو علاقه مووج میزنه خخخخ

 

[Elena]

من: سلاااام زهراااااا
میام بقلش کنم
زهرا : وایسا وایسا نزدیک نیا اول بگو بابات شیرازه ؟
من: :| نه !
زهرا: خوبه حالش؟
من: :| آره
زهرا : همه چیش اوکیه؟؟
من: :| فک کنم
زهرا: کی میاد؟
من: :| نمی دونم !
خوب اوکی اومد خبرم کن خودتم که می بینم مهم نیستی !
من: مرسی که بابامو بیشتر تحویل می گیری!! :(
زهرا: خواهش می کنم اصلا بابات عشقههه بابات نبود که تو هم نبودی !! :D
من: باش!:/ شکسته دل شدم:/
زهرا: مهم نی بابات مهمه :D
:straight_face: مکالمه هفتگی من و زهراست هر هفته عیناً همینه :/ وقتی بابامو بیشتر از خودم دوست دارن:/

 

[Dani_pat]

-چی شد اینجوری شدی؟
+ چی شد؟ بگو کی رفت ک اینجوری شدی...
مکالمه ی منو خودم یهویی://////

 

[DabriA]

میزنم زیر خنده
من:مامان دیدیشون
مامان:کیو؟
من:دختر پسره رو دیه از من کوچیک ترن ولی رلن
مامان:بی عرضه
من:تف تو این زندگی :////////////////////