متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

دیالوگ ◘|پرمعناترین به یادماندنی ترین دیالوگ های سریال «بازی تاج و تخت|◘

  • نویسنده موضوع SHIRIN.SH
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 41
  • بازدیدها 1,644
  • کاربران تگ شده هیچ

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #21
103064103065

103066103067103068
 
آخرین ویرایش
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #22
103069103070

103074
 
آخرین ویرایش
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #23
103075103076

اوبرین مارتل: «در منطقه دُرن دختر کوچولوها رو آزار نمیدن». سرسی لنیستر: «در همه جای دنیا دختر کوچولوها رو آزار میدن»​
 
آخرین ویرایش
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #24

‌‌تیریون لنیستر :‌
‌«برادر من شمشیر خودش رو داره،من هم ذهن خودم رو...
‌یک ذهن به کتاب احتیاج داره
‌همونطور که یک شمشیر به سنگ تیزکننده احتیاج داره.»‌

تیون گریجوی :

"وقتی دنیا پر از افرادیه که مشتاقن در برابرت تواضع نشون بدن،
متواضع بودن حماقته."

وسط این همه دیالوگ خفن این مطلب رو دلم نیامد نذارم:) :

‌⁩قسم نگهبانان شب
"‌شب فرا می رسد و نگهبانی من آغاز می شود.
نگهبانی تا زمان مرگم ادامه خواهد داشت.
من هیچ همسری نخواهم داشت،هیچ سرزمین و هیج فرزندی.
‌هیچ تاجی بر سر نمی‌گذارم و هیچ پیروزی‌ای به دست نخواهم آورد.
من در محل نگهبانی ام زندگی می کنم و می میرم.
.من نگهبانی بر روی دیوار هستم
‌من آتش هستم و در مقابل سرما می سوزم،
.نوری هستم که سحر را با خود می آورد،
‌من شمشیری در تاریکی...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #25
تیریون :
‌«یه مرد دانا زمانی گفت که تاریخ واقعی دنیا،
تاریخ گفتگوهای مهم در اتاق های زیباست.»
میساندی : «کی این حرف رو زده؟»
تیریون : «خودم،همین الان.»

‌‌راب استارک خطاب به بلک فیش‌
‌"خدایان رحم کنن،چرا باید کسی بخواد شاه بشه؟
‌وقتی همه فریاد می زدن پادشاه شمال،‌پادشاه شمال،
‌من به خودم گفتم،‌با خودم عهد کردم ...
‌که پادشاه خوبی باشم،
‌به شرافتمندی پدر،‌قوی،عادل،
‌وفادار به دوستان ‌‌و شجاع در مقابل دشمنان ...
‌حالا حتی نمی تونم بگم دوست و دشمن کدومه!!!
‌چطور همه چیز انقدر گیج کننده شد؟"
‌[طوفان شمشیرها (کتاب سوم)...فصل بیست

‌‌استاد لووین خطاب به راب استارک‌
‌"گاهی اوقات نمیشه فهمید کاری که میکنیم
‌از روی حماقته
یا از روی درماندگی."

‌[بازی تاج و تخت (کتاب اول)...فصل...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #26
ساندور کلگین: (در حال رهبری نیروها به جنگ) هر کس با شمشیر تمیز بمیره، خودم جسدش رو تیکه تیکه می کنم!​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #27
هیچ کس نمیتونه آزادیتون رو به شما هدیه بده برادران. اگه ازادی رو میخواین، خودتون باید بدستش بیارین.​
 
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #28
واریس: خیلی زود فهمیدم که محتویات نامه های یک مرد از از محتویات جیبش با ارزشتر است.​
 
آخرین ویرایش
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #29
تو دنیا عدالت وجود نداره نه تا وقتی که خودت به وجودش بیاری​
 
آخرین ویرایش
امضا : SHIRIN.SH

SHIRIN.SH

مدیر بازنشسته
سطح
48
 
ارسالی‌ها
13,757
پسندها
128,110
امتیازها
96,873
مدال‌ها
36
  • نویسنده موضوع
  • #30
لرد وایریس : همیشه از صدای زنگ بدم میومده ... وحشت رو با خودشون به صدا در میارن شاهی که مرده ... شهری که بهش حمله شده
تیریون : عروسی (:
لرد وایریس : دقیقا ... !
...
کیا مثل من؛ با خوندن این دیالوگ یاد حمله دنی به ردکیپ افتادن؟:'(​
 
امضا : SHIRIN.SH
عقب
بالا