از بچگی تا به حال هدفم این بوده که مثل تو باشم...
تویی که برای کوچکترین اتفاق در مورد من و خواهرانم دلت مثل سیر و سرکه می جوشد...
تویی که به من یاد دادی مودب باشم! گفتی "گنده" رو "بزرگ" بگم یا "دراز" رو "بلند"...
تویی که علاوه بر ما مادر خواهر زاده هایت هم بودی!
تویی که درسته شاید فاصله میانمان باشد! اما غیرمستقیم راه و چاه را به من یاد دادی!
تویی که با وجود سرکار رفتنت هرگز مگذاشتی غذایم را یخ کرده بخورم...
تویی که حاضر بودی اون نوزاد4800 گرمی رو به شکم بکشی...
تویی که خنده هایت دل خدا را هم به ضعف می آورد و همینطور گریه هایت درد!
تویی که کلمۀ "مادر" شایسته ات هست...
تویی که با جدیتت به من خوب و بد را نشان دادی!
مامان جونم...ای فرشتۀ زمینی مطمئن باش قدرت رو می دونم...
شاید ناخلف باشم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.