متفرقه آیا دین نیازمند فلسفه یونانی است؟ قیاس فلسفه با فقه و اصول، مع الفارق است

  • نویسنده موضوع _S_N_
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 8
  • بازدیدها 231
  • کاربران تگ شده هیچ

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
مقصود از فلسفه در این سئوال نه تعقل و عقلانیت است و نه استدلال و دلیل آوری و نه مقصود مجموعه ای از گزاره های عقلانی غیر تعبدی، چرا که همه اینها در متن دین وجود دارد و دین، صادق ترین مدافع و مروج چنین عقلانیتی است. اساسا مترادف انگاشتن فلسفه با تعقل و عقلانیت یک سوء تفاهم از ناحیه فیلسوفان و شاید هم یک پیشدستی رندانه از سوی آنان برای مقهور کردن مخالفان بوده است.
البته می توان گفت، فلسفه حاوی استدلال است اما باید دانست که استدلال اعم از عقلانیت است؛ یعنی ممکن است استدلالی عقلانی و با صورت و مواد صحیح باشد و نیز ممکن است استدلالی غلط و فاسد باشد. همان گونه که می بینیم کمتر فرقه ای، عاری از استدلال و صغری و کبری چیدن است، اما مهم، صحت این استدلالها است که بسیاری فاقد چنین صحتی است.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
پس مقصود از فلسفه در این سئوال چیست؟
مقصود مکتب و مدرسه ای است که از یونان وارد جهان اسلام شده و معلمان و بانیان نامدار آن ارسطو و افلاطون است. و اولین مروجان آن در جهان اسلام، دستگاه اموی و عباسی و معلمان آن کسانی چون اسحاق کندی، فارابی، ابن سینا و در ادامه ملاصدرا و اهالی مدرسه حکمت متعالیه اند. و باید این نکته را اضافه کنیم که مهمترین مزیت این فلسفه از نظر فیلسوفان مسلمان این است که الهیات استدلالی و مشخصا خداشناسی عقلی را به ما می آموزد.
آیا نیازی به ترجمه این فلسفه و انتقال آن به جهان اسلام بود؟
عده ای می گویند آری، ما نیازمند چنین فلسفه ای بودیم و هستیم. اما در توضیح این چرایی حرف های مختلفی وجود دارد که در ادامه خواهیم گفت هیچ کدام موجّه...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
سئوال: عقلانیتی که فلسفه یونانی در باب الهیات و مشخصا معرفت الله به ما آموزد (با فرض عقلانی بودن آن)، آیا دین و متون دینی اعم از قرآن و حدیث، واجد آن بوده اند یا فاقد آن؟ اگر بگویند واجد آن بوده است، پرسش بعدی این خواهد بود که با این وجود چه نیازی به ترجمه و انتقال فلسفه مزبور به داخل جهان اسلام بوده است و اگر بگویند فاقد آن بوده است بدون شک به دین و قرآن و سنت، نسبت نقصان و کاستی داده اند. چگونه می توان پذیرفت دین اسلام، فاقد اصلی ترین مباحث و مبانی اعتقادی خود که توحید و معرفت الله است، باشد و نیازمند اخذ از دیگران؟
ب: عده ای می گویند نه! دین فاقد مباحث عقلانی و استدلالی در باب اصول عقاید و مخصوصا توحید نیست و قرآن و احادیث سرشار از این مباحث اند اما ما برای فهم این مباحث...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #4
ج:کسانی می گویند دین کمبودی از جهت محتوا ندارد و واجد مباحث اعتقادی لازم است و از این جهت نیازی به فلسفه یونان نیست اما ما برای دفاع از دین و عقاید دینی در مقابل ملحدان و منکران دین که اعتقادی به قرآن و حدیث ندارند، نیازمند فلسفه ایم و باید مباحث فلسفی مثل امکان و وجوب و اصالت وجود و علت و معلول و وحدت وجود را که منبع آن یونان بوده، بیاموزیم.
سئوال:
۱. آیا دینی که برای دفاع از اعتقادات و مبانی خود نیازمند اخذ وسایل و ابزار دفاع از دیگران و از تمدنی کاملا شرک آلود و یا حتی فرضا تمدنی دینی مانند یهودی و مسیحی باشد و تازه بعد از چند قرن این امکان و ابزار را در اختیار پیروان خودش بگذارد و تازه بانیان انتقال این ابزار لازم و ضروری هم دشمنان خونی پیامبر و اهل بیت او صلوات الله علیهم یعنی بنی...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #5
3.
. اساسا این تلقی که فلسفه یونان ابزار صرف است حرف باطلی است چرا که اگر این حرف تا حدودی در باره منطق صوری صادق باشد، در باره فلسفه منتفی است؛ چرا که فلسفه یونانی با محتوا و جهان نگری و مبادی و مسائلی مشخص است و نه یک ابزار محض که به کار دفاع از دین بیاید.
بنا بر این دین نه از جهت تکمیل محتوای خود و نه از جهت نیاز به تفسیر و تبیین مقاصد خود و نه برای دفاع عقلانی از خود نیازی به فلسفه یونان نداشته و ندارد و اقدام بنی امیه و بنی عباس در ترجمه متون فلسفی و تاسیس بیت الحکمه یونانی امری در جهت تقابل با آموزه های وحیانی و عقلانی مدرسه اهل بیت علیهم السلام بوده و تقابل آشکار آموزه های فلسفی با مبانی عقیدتی منبعث از قرآن و اهل بیت نیز در مسائلی چون تباین یا عینیت خالق و مخلوق، حدوث یا قدم عالم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #6
قیاس فلسفه با فقه و اصول مع الفارق است
در پاسخ به چنین قیاسی، نکات زیر گفتنی است:
بین علم فقه و اصول و حتی منطق با فلسفه تفاوت اساسی و ماهوی وجود دارد و از نیاز به فقه و اصول در غیاب امام معصوم علیه السلام نمی توان نیاز به فلسفه را نتیجه گرفت.
علم فقه مبتنی بر آیات و روایات و در مواردی محدود مبتنی بر استنباط عقلی است و فقیه نمی تواند بدون استناد به کتاب و سنت و یا دلیل عقلی قطعی مانند این که «عقاب بلا بیان قبیح است» فتوا و نظر فقهی بدهد.
مسائل علم اصول فقه هم یا مباحث الفاظ و زبان شناسی است (مانند مطلق و مقید و عام و خاص و …) که از متن زبان عربی ( که محصول تعلیم الهی به انسان است) و با ارشادات زبانی اهل بیت علیهم السلام استنباط و استخراج شده است و یا مبتنی بر سیره...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #7
در باره علم منطق هم همان گونه که پیشتر گفتیم مسائل آن مبتنی بر قوانین حاکم بر ذهن آدمی و تعبیه شده در نظام ادراکی انسان توسط خداوند است و از ابداعات یونان و ارسطو و …نیست.
از سه علم فوق، اصول و منطق جنبه ابزاری دارند و علم فقه جنبه مقصدی دارد و مستنبط از متن ادله دینی است که در عصر غیبت و عدم دسترسی به معصوم ضرورت دارند و البته در عصر حضور معصوم نیز بسیاری از قواعد و قوانین آن کاربرد خود را دارند.
در علم تفسیر هم همه چیز حول فهم کلام خداوند با قواعد منطق و اصول فقه و علم لغت و روایات تفسیری اهل بیت علیهم السلام صورت می گیرد و نیازمند هیچ ابزار خارج از حیطه عقل و سیره عقلا و وحی نیست.
در این بخش شما را به این نکته مرحوم علامه طباطبایی در مقدمه المیزان ارجاع می دهم که یکی از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #8
به عبارت دیگر در حوزه ها فلسفه خوانده نمی شود برای این که مهارت برای فهم مقاصد قرآن و روایات پیدا شود بلکه فلسفه خود یک نظام نظری و عملی مستقل از وحی و مبتنی بر اندیشه مستقل و خود بنیاد فلاسفه یونان است و هر جا که فلاسفه به قرآن و روایات ارجاع می دهند به منظور سند تراشی برای حرفهای فلسفی خود است که معمولا با تحریف و تاویل غیر روشمند آیات و روایات همراه است.
از مهمترین ادله بر مطلب فوق این است که به اعتراف آقایان طباطبایی و مطهری و تعدادی دیگر از فیلسوفان معاصر، معاد ملاصدرا در مانیفست حکمت متعالیه یعنی اسفار در تعارض با معاد قرآن است و لذا به گفته آیت الله سبحانی، علامه طباطبایی مبحث معاد اسفار را تدریس نمی کرد. همان طور که مبحث عشق ملاصدرا در اسفار را کمتر عالم مسلمان و متشرعی به...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

_S_N_

مدیر بازنشسته تالار حقوق
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
19/5/18
ارسالی‌ها
7,560
پسندها
32,721
امتیازها
96,874
مدال‌ها
37
سطح
34
 
  • نویسنده موضوع
  • #9
تجربه نشان می دهد که فلسفه و عرفان چنان دگرگونی ای در ذهن و فهم افرادی که سالها با آن ممارست داشته اند، ایجاد می کند که مراجعه فیلسوف وعارف به قرآن وروایات اغلب نتیجه ای جز تفسیر به رای آیات و روایات که خود مصیبتی مضاعف است، ندارد.
اگر چه قرآن و روایات برای اهل دانش دو منبع مستقل معرفت با اتکا به علومی چون صرف و نحو و لغت و اصول فقه و تفسیر می باشد اما علم کلام شیعی که قبلا نمونه هایی از کتب آن را معرفی کردم، ابزاری مفید و سالم برای فهم بهتر مباحث توحیدی و عقایدی قرآن و حدیث است.
نویسنده: استاد مهدی نصیری (با ویرایشات جزئی)
 
امضا : _S_N_
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] MosleM

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا