متون و دلنوشته‌ها پآ‍رت‍ي‍ ک‍ل‍م‍آ‍ت ق‍❤ب‍ من‍ !

[آقای گودرزی]

شب شد خورشید رفت آفتابگردان به دنبال آفتاب
آسمان را جستجو میکرد که ناگهان ستاره ای چشمک زد
آفتابگردان سرش را به زیر افکند و گفت:
گلها خ**یا*نت نمیکنند. ​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[آقای گودرزی]

از میان دو واژه "انسان" و "انسانیت" ،
اولی در میان کوچه ها و دومی در میان کتاب ها سرگردان است ...!

 

[آقای گودرزی]

منو یاد چالِ لُپ میندازی!
-چطور؟
اخه فقط موقع خنده ها و شادیام پیدات میشه نه غمام!

 

[آقای گودرزی]

هیچ وقت نگو خدا بهم پُشت کرده ، شاید تو برعکس نشستی!

 

[آقای گودرزی]

شـاهــزاٰدـه کــوچولــو : دوسـتـ داـشتن بهترهـ
يــاٰ دوسـتـ داـشـتـه شـدـن؟
روبــاهـ : کدـوم یکی برايـ پرندـه مهـم ترهـ بالــ چپ
یا بالــ راست؟

 

[آقای گودرزی]

خریت یعنی؛نفس مصنوعی دادن به رابطه ای که به نفس نفس افتاده

 

[آقای گودرزی]

درست وقتی داری تو آتیش میسوزی همه به بهونه آب آوردن تنهات میزارن!

 

[آقای گودرزی]

به هر قیمت پادشاه باش ...
حتی اگه قلمرو هات به اندازه ی عرض شانه ات باشد!!

 

[آقای گودرزی]

کودک درونم! به قاتلی تبدیل شده
بعد از تو هر کس که می اید او را می کشد !

 

[آقای گودرزی]

جان دلم!
حوالی چشمانت را میشود خوب بگردم؟
راستش دست و داپایم را میان نگاهت گم کرده ام!