متون و دلنوشته‌ها سرزمین قلب یخی

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

کاش می‌شد
کتاب شعری باشم
کنج قفسه کتابخانه‌ات
تا شاید روزی
کاملا اتفاقی
نگاهت به من بیفتد
غبار روز‌های نبودنت
از من تکانده شود
و سطر به سطر وجودم
در نوازش دست‌هایت
آرام بگیرد
اما راستی
تو اصلا شعر می‌خوانی؟!

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

خبر داری که شهری
روی لبخند تو شاعر شد؟
چرا این گونه
کافر گونه
بی‌رحمانه‌
می‌خندی؟

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

به ندای قلبت گوش بسپار
قلبت، همه چیز را می‌داند
زیرا قلب تو
همان جائیست که گنجت نهفته است...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

تو را دوست‌تر می‌دارم از رویا‌های خویش
چرا که تو
به بار نشستن تمام رویا‌هایی
برآورد تمام آرزوها...
مرا از رفاقتی بی مرز
سرشار می‌کنی...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

گرچه آشوبم
ولی آرامش جان مرا
شانه‌های محکم‌ات
حتما کفایت می‌کند

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

آدم باید جوری دوستت دارم بگوید
که گره ماندنش
با دندان هیچ رفتنی
باز نشود...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

شبیه دختری که
زیباترین رژ را
برای معشوقش می‌زند
زیباترین شعرهایم را
نگه داشته‌ام، زیر گوش تو بخوانم...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

زخم‌ها خوب می‌شوند
جایشان کم‌کم از بین می‌رود
ولی یک زنگ تلفن ،
برای برگرداندنِ تمام دردها کافیست !

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

پاییز
استاد دلتنگی‌ست
از خاطراتِ اویی که رفته
برای اویی که مانده
سنگ تمام می‌گذارد...

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

همه ی زن ها میتوانند‌
یک زن واقعی و کامل باشند‌،
اگر‌ مرد زندگیشان‌ به
اندازه ی کافی مرد باشد