شاعر‌پارسی اشعار بیژن سمندر

  • نویسنده موضوع شَفَــق
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 2
  • بازدیدها 730
  • کاربران تگ شده هیچ

شَفَــق

عکاس انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
29/10/18
ارسالی‌ها
1,553
پسندها
60,091
امتیازها
63,073
مدال‌ها
27
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #1
مجموعه شعر به یاد شیراز از بیژن سمندر
«کاکو سِی کن»
هي صبح شد و باز به اميد تو شُو شد
هي از چيش من اشک به ياد تو ولو شد
من لِـبدي مَـفلوک و تو بشكن بالو بنداز
شفتش نميدم از حركاتت دلم اُو شد
دل دُشتم و جز دل چي چي دشتم كه ز مردم،
يي عمر قايم كرده بودم، باز چپو شد
جِـر دادي و شِـر كردي و پيوند و پوكوندي،
اي اَرقِـه مالونديش و خودت گفتي يهو شد
گفتم يله شم تو شاچراغ تيرشه ببندم،
تا بلكه حاليم شه كه چطو شد كه ايطو شد؟!
پلكيدم و پلكيدم و افسوس ...ها بله،
تا مَشت شدي شيره ي جونم روِ رو شد
در هر كِـر و هر سوک تو رو هي جار زدم من،
يعني كه بدون تو دلم غرق اَلُو شد
من شاپركم، بچه ي فلک از به چلُـوندُم،
دل له شد و بازيچه واسي دسّ بچو شد
ديشو چغليت كرد سمندر، كاكو سي كن،
ئي بسّه، زبون از...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : شَفَــق

شَفَــق

عکاس انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
29/10/18
ارسالی‌ها
1,553
پسندها
60,091
امتیازها
63,073
مدال‌ها
27
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #2
کاکوی کاکام یا شاهچراغ
اي شاه نور و چلچراغ، آقوي آقام يا شاه چراغ
يي كش ديگه جارم بزن، بكن صدام يا شاه چراغ
از در بگي بو پا ميام، از دار بگي بو پر ميام
مي خوام به پابوست بيام، بو سر ميام يا شاه چراغ
بسه ت منم، خسه ت منم، پابند گلدست منم
زنجير عشقت همه جو بسه به پام يا شاه چراغ
شيداترين شيدا منم، شوق زيارت در تنم
طوق وفا در گردنم، كاكوي امام يا شاه چراغ
تاريخ حالش خوب نيس، دنيا به جز آشوب نيس
شيراز مام حالش بده، كاكوي كاكام يا شاه چراغ
شيراز ما، چويمون داره، اهلش به تو ايمون داره
حفظش بكن نيذُ بچاد، نيذُ بچام يا شاه چراغ
شيرازي يا رو دُشته باش، هوي اينا رو دُشته باش
ببه بَبَم، بُوي بُوام، آقوي آقام يا شاه چراغ
 
امضا : شَفَــق

شَفَــق

عکاس انجمن
هنرمند انجمن
تاریخ ثبت‌نام
29/10/18
ارسالی‌ها
1,553
پسندها
60,091
امتیازها
63,073
مدال‌ها
27
سن
20
سطح
43
 
  • نویسنده موضوع
  • #3
شیراز از گل بهترو
ای شهر شاعر پَروَرو، شیراز از گل بهترو !
کو شاعرو؟ کو دلبرو؟ کو ساقیو؟ کو ساغرو ؟
کو رقص و نغمه‌ی بیدگونی؟ کو دشتی و دشتسونی؟
کو او جلال و شکرو؟ کو مطرب و افسونگرو؟
کو پَرگلو؟ کو بُـلـبُـلـو؟ کو دشت یاسم و سمبلو؟
کو نهر آبو؟ کو پُلو؟ کو زمزمه‌ی شاخِه‌ی تـَرو؟
جُمعوی تابسون داغ و داغ، شیرازیوی با هم ایاغ،
دلخوش زیر بنگاه تو باغ، یار یی برو ، تار ئو برو!
پُوی ساز دَسَک می‌زدن، فـلای پــِلـِنـگــَک می‌زدن،
از شوق، شافتک می‌زدن، هم پسرو، هم دخترو.
عجب کــَلـَک بود اکـبـرو، لـُوی گـُلشاخه‌ی نیلوفرو،
داد نمره شو به دخترو، کلکو برد کل اکبرو!
باغ ارم، باغ صفا، باغ خلیلی، دلگشا،
پُر بود باغوی شهرما، از عطر عاشق پـَروَرو،
ای شهر از عالم سـَرُو، شیراز چون گل پَرپَرو،
کو...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : شَفَــق

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا