متون و دلنوشته‌ها | پاییز می آید...|

[ASaLi_Nh8ay]

فراموش کردنت پیش کش

من پاییز به پاییز

دارم بیشتر عاشقت می‌ شوم​

 

[ASaLi_Nh8ay]

برگ به برگ

باران به باران

هدر می‌ دهی پاییز را به پای نیامدنت​

 

[ASaLi_Nh8ay]

بیا پاییز و جادو کن

قلبم مدتهاست که یخ زده

بیا و با خودت برایم یک سبد عشق بیاور​

 

[ASaLi_Nh8ay]

میخواهم غم و اندوهم را به برگ درختان سنجاق کنم

صدای نفس های پاییز به گوشم میرسند

چند روز دیگر، برگها میریزند و حتما غم های من …​

 

[ASaLi_Nh8ay]

دستهایت را آماده کن پاییز نزدیک است

باید گره بخورند در دستهای عاشق من

دستهایی که سالهاست

در انتظار عاشقی کردن تنها مانده اند​

 

[ASaLi_Nh8ay]

پاییز دارد از راه میرسد، دلشوره دارم

میترسم از راه برسد و خاطراتت گلویم را بفشارند

میترسم دلم تو را بهانه کند و من هیچ جوابی نداشته باشم​

 

[ASaLi_Nh8ay]

علم بهتره یا آغوش؟

فصل اگه پاییز باشه

یار اگه کنار باشه

بادِ آروم اگه پرده رو تکون بده

بوی بارون اگه قاطی بشه با بوی عطرِ تنش

تو بگو کل دنیا یا آغوش؟

تو بگو بهشت یا آغوش؟

آغوش!

آغوش!​

 

[ASaLi_Nh8ay]

پاییز
پیچ تندی بود
با یک جاده خیس
حواسمان پرت شد
تصادف کرد با کوهی از خاطره…​

 

[ASaLi_Nh8ay]

تو که نباشی غم بساط می کند کنج دل
تو که نباشی پاییز سرمه می کشد فصل ها را​

 

[ASaLi_Nh8ay]

ﺗﻮ
ﻣﯽ ﺭﻭﯼ
ﭘﺎﯾﯿﺰ
ﻣﯽ ﺁﯾﺪ
ﺟﺎﺑﺠﺎﯾﯽ ﺩﻟﮕﯿﺮﯼ ﺳﺖ…​