متون و دلنوشته‌ها | پاییز می آید...|

[ASaLi_Nh8ay]

شاخه با ریشه خود حس غریبی دارد
باغ امسال چه پاییز عجیبی دارد
غنچه شوقی به شکوفا شدنش نیست از آنک
با خبر گشته که دنیا چه فریبی دارد!​

 

[ASaLi_Nh8ay]

دلم برای پاییز خودم تنگ شده
دل پاییزی خودم
کاش اشکی بود دلم را میشست
این روزها آسمان دلم آنقدر ابریست
که پاییز هم برای آمدنش استخاره میکند​

 

[ASaLi_Nh8ay]

پاییز را دوست دارم
بخاطر شب های سرد و طولانی اش
بخاطر تنهایی و دلتنگی های پاییزی ام
بخاطر پیاده روی های شبانه ام
بخاطر بغض های سنگین انتظار
بخاطر اشک های بی صدایم
بخاطر سالها خاطرات پاییزی ام.​

 

[ASaLi_Nh8ay]

همره باد سر پاییزی، سرنوشت من و تو گشته جدا
رهسپاری عشق من، اکنون، میسپارم تو را به دست خدا…​

 

[ASaLi_Nh8ay]

گوش کن …

صدای نفس های پاییز را میشنوی ؟

و این زیباترین فصل خدا می آید

غم و اندوهت را به برگ درختان آویزان کن

چند روز دیگر میریزند​

 

[ASaLi_Nh8ay]

تنهایی

مثل باران پاییزی

وسوسه قدم زدن است در خیابان

که می روی و باز می گردی

و تازه می فهمی خیس شده ای تا مغز استخوان هایت​

 

[ASaLi_Nh8ay]

چه سختِ هم پاییز باشد ؛

هم ابر باشد

هم باران باشد !

هم خیابان ِ خیس …

اما نه تو باشی، نه دستی برای فشردن باشد

نه پایی برای قدم زدن باشد

و نه نگاهی برای زل زدن​

 

[ASaLi_Nh8ay]

همیشه که پاییز

فصل عاشق شدن، قدم زدن و شعر خواندن نیست

گاهی هم فصلیست که می‌ شود

روی بعضی از خاطره‌ ها

مثل برگ‌ های ریخته شده‌ درخت پا گذاشت و رفت​

 

[ASaLi_Nh8ay]

پاییزتان را دونفره آغاز کنید

بخدا قسم که همین پاییز از تنهایی دلش میگیرد​

 

[ASaLi_Nh8ay]

قاصدک ها از راه رسیده اند

خبر از آمدنِ پاییز آورده اند

به انتظار نشسته که ببینم کدامین قاصدک

خبر آمدنت را برایم می آورد​