هنک با بازی «دین نوریس» متوجه شده که باجناقش «والتر وایت» همان قاچاقچی مواد مخدری است که سالها در پی به دام انداختن او بوده. هنک به وایت میگوید که دیگر او را نمیشناسد و برای او غریبه است، و وایت پاسخ میدهد که:
«اگر راست میگویی، اگر نمیدانی من چه کسی هستم، پس شاید بهترین انتخابت این باشد که محتاطانه قدم برداری.»