شعرکده جویباری از احساسات .

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

دلبرم باشی جهانـم را
فدایـت می کنم

با نگاهی از تو جانم را
فدایت میکنم

بیخیال زهره و کیوان و
کل کهکشان

ماه من شو آسمانم را
فدایت میکنم

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

‌‌‌‌‌‌‌‌
▫️درد دارد ترڪ دلداری ڪہ
از گـل بهتر است

درد دارد رفتن یارے ڪہ
برجانت نشست

درد دارد گفتن ایڹ کـه
نمے خواهم تو را

وقتے از ابراز ایڹ جملہ
دلت اول شڪســت
‎‌

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

مینویســم نامـــه و
روزی از اینجا میروم

با خیال او ولـی
تنـهای تنها مـیـروم

مینویسم مݧ کـه عمری
با خیالت زیستم

گاهی از من یاد کـن
حالا که دیگر نیستم✌️

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

دلبرم باشی جهانـم را
فدایـت می کنم

با نگاهی از تو جانم را
فدایت میکنم

بیخیال زهره و کیوان و
کل کهکشان

ماه من شو آسمانم را
فدایت میکنم

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

‌‌‌‌‌‌‌‌
▫️درد دارد ترڪ دلداری ڪہ
از گـل بهتر است

درد دارد رفتن یارے ڪہ
برجانت نشست

درد دارد گفتن ایڹ کـه
نمے خواهم تو را

وقتے از ابراز ایڹ جملہ
دلت اول شڪســت
‎‌

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

در چشـــم تو دیــدم

غـــم پنهـــان شــده ات را

پنهـــان نکــن

احسـاس نمــایان شده ات را

گاهے ‌به‌ نگــاهے

شده یک پنجــره وا کــن

این عاشـــق پابنـــد

خیابـــان شـــده ات را

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

بغل وا کن هوس کردم
نگاهت در بغل گیرم

بیا بو کن نگاهم را
که با عشق تو درگیرم

صنم بانو دلم تنگ است
می دانم که می دانی

و من غیر از نگاهت
از همه اهل جهان سیرم

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

‌ مراجواب مـی کــنــد
سکوت چشم های تــو

و باز تنگی نـــفــــس
و باز هم هـــوای تــو

دوباره می زند بـه ایـن
سر جنون گـرفــتـه ام

دوباره انقلا بــــ مــن
دوباره کودتای تـــــو

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

تو مال منی و من گـدایت شده ام

دلتنگِ شنیدن صـــدایت شده ام

تو رفته ای و هنوز من خوبم ، شکر

چیزی نشده ، فقط فـدایت شده ام

 

[¦[☆ Atrin ☆]¦›]

از نمک نشناسها ، آزار دیدن سخت نیست -

درد دارد خوردن زخم ، از نمک پرورده ای