متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

طنز جوک موک

  • نویسنده موضوع زَرِآ
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 163
  • بازدیدها 3,271
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #51
ﺁﺧﻮﻧﺪﻩ ﺩﺍﺷﺖ ﺗﻮ ﻣﺴﺠﺪ ﺳﺨﻨﺮﺍﻧﻲ ﻣﻴﻜﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ ﺳﻮﺍﺭ ﺑﺮ ﺫﻭﺍﻟﺠﻨﺎﺡﺩﺍﺷﺖ ﻣﻲ ﺭﻓﺖ،،، ﻳﻜﻲ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺟﻤﻌﻴﺖ ﮔﻔﺖ: حاج ﺍﻗﺎ ذﻭﺍﻟﺠﻨﺎﺡ ﻛﻪ ﺍﺳﺐ ﺍﻣﺎﻡ ﺣﺴﻴﻦ ﺑﻮﺩ ﻧﻪ اﻣﺎﻡ ﺣﺴﻦ!!! ﺣﺎﺝ ﺍﻗﺎ ﻫﻢ ﺟﻮﺍﺏ ﺩﺍﺩ:ﺧﻔﻪ ﺷﻮ،،، ﺗﻮ اگه ﻣﻮﺗﻮﺭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻲ ﺑﻪ ﺩﺍﺩﺍﺷﺖ ﻧﻤﻴﺪﻱﯾﻪ ﺩﻭﺭ ﺑﺰﻧﻪ? ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #52
ﭘﯿﺮﺯﻧﻪ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺑﻮﺩ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﮔﻔﺖ: ﻧﻨﻪ ﺟﻮﻥ ﻟﮑﻪ ﺑﺮ ﺻﻮﺭﺕ ﺩﺍﺭﯾﻦ؟ ﺩﺧﺘﺮﻩ ﺑﺎ ﮐﻠﯽ ﻋﻔﺎﺩﻩ ﮔﻔﺖ ﻧﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻢ ﭘﯿﺮﺯﻥ ﻫﻢ ﺧﻮﻧﺴﺮﺩ ﮔﻔﺖ: ﺧﻮﺏ ﻣﻌﻠﻮﻡ ﮐﻪ ﻧﺪﺍﺭﯾﻦ ﺍﮔﻪ ﺩﺍﺷﺘﯿﻦ ﺑﻪ ﺍﻭﻥ ﺻﻮﺭﺕ داغونت ﻣﯿﺰﺩﯼ ﺩﺍﺭﻭﺧﻮﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻫﻮﺍ
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #53
بابام میگه : چکار میکنی همیشه کله ت تو گوشیه گفتم : تو کار صادرات واردات هست میگه :.صادرات واردات چی ؟ گفتم : جوک های این گروهو صادر میکنم به گروهای دیگه و جک های اون گروها وارد میکنم به این گروه اونم عصبانی شد صادرم کرد تو کوچه الانم تو پارکم
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #54
عده ای ازحکیمی پرسیدند:ای حکیم تو را چه شده که سالهاست در این کنج عزلت گزیده ای؟ حکیم فرمودند: وای فای هک کردم فقط همین کنج آنتن میده ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #55
دوس دخترم میگه: چراتوهمیشه بهم میگی زندگیم نمیگی عشقم؟؟؟ میگم چون شبیه زندگیمی میگه زندگیت چه شکلیه؟ گفتم داغون نمیدونم چرا زد تو گوشم ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #56
با دوست دخترم تو پارک بودیم یکی از مامورای گشت ارشاد با سرعت اومد طرفمون... سریع گفتم جناب خواهرمه...☹️ گفت خفه شو توالت کجاست؟؟؟
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #57
عزراعیل :من دم خونه وامیستم
اسرافیل توام بالا پست بوم وایسا
مکاییل توا از پنجره وارد شو
شاید اینبار گرفتیمش
طرح به دام انداختن جنتی ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #58
اﻭﻝ ﺍﺑﺘﺪﺍﯾﯽ ﺑﻮﺩﻡ ﯾﻪ ﺑﺎﺭ ﻣﻌﻠﻤﻤﻮﻥ ﺩﺍﺷﺖ ﯾﻪ ﻣﻮﺭﺩﯼ ﺭﻭ ﺗﻮﺿﯿﺢ ﻣﯿﺪﺍﺩ ﺑﻌﺪ ﮔﻔﺖ : ﮐﺴﯽ ﻣﯽ ﺗﻮﻧﻪ ﺑﮕﻪ ﭼﺮﺍ؟؟ ﺑﻬﺶ ﮔﻔﺘﻢ : ﻣﺎ ﺑﮕﯿﻢ ...!!!☝️☝️☝️☝️ ﮔﻔﺖ : ﺑﮕﻮ ﻋﺰﯾﺰﻡ ...☺️☺️☺ . ﻣﻨﻢ ﮔﻔﺘﻢ : ﭼﺮﺭﺭﺭﺭﺭﺍ؟؟ ﻧﯿﻢ ﺳﺎﻋﺖ ﮐﺘﮑﻢ ﺯﺩ هنوزم نمیدونم چرا؟؟؟؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #59
سر کلاس اندیشه بودیم استاد. ازم پرسید معلول به چی نیاز داره؟ گفتم ویلچر.. . . نمیدونم چرا انداختم بیرون... به نظرتون معلول تانک میخاد؟ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ

زَرِآ

کاربر حرفه‌ای
سطح
29
 
ارسالی‌ها
1,931
پسندها
28,517
امتیازها
57,373
مدال‌ها
20
سن
20
  • نویسنده موضوع
  • #60
طرف تو فرودگاه یه خانوم میبینه میره پیشش بهش میگه : ببخشید من همسرم رو اینجا گم کردم امکانش هست چند دقیقه با شما صحبت کنم...؟؟ خانومه میگه چرا...!!!؟؟؟ طرف میگه : اخه هروقت با یه خانوم صحبت میکنم مثل جن پیداش میشه... ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
امضا : زَرِآ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

پاسخ‌ها
42
بازدیدها
1,377
پاسخ‌ها
104
بازدیدها
1,231
پاسخ‌ها
280
بازدیدها
3,587
پاسخ‌ها
20
بازدیدها
919
پاسخ‌ها
7
بازدیدها
257
پاسخ‌ها
411
بازدیدها
10,347
پاسخ‌ها
22
بازدیدها
632

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا