شعرکده اللّهم عجل لولیک الفرج ...

[NASTrr]

#مهـــــدے_جـــــان
#ســرت_سلامـت_آقـــا


مهدى بیا كه رفتنیَم، راهِ چاره نیست

جُز تو، به آسمان ولایت ستاره نیست

آبى به كامِ خُشكِ منِ تشنه لب رسان

در كارِ خِیر، حاجتِ هیچ اِستخاره نیست

بِنشین كنارِ بسترم اى میوه ى دِلَم

فُرصت به قَدرِ دیدنِ رویت دوباره نیست

آه از دَمى كه حضرتِ حیدر به خانه دید

در گوشِ مادرم اثر از گوشواره نیست

مهدى بِدان كه بِینِ مُصیباتِ كربلا

جانسوزتر زِ حَلقِ پاره ى آن شیرخواره نیست

جَدّ غَریبِ من، بَدَنَش پاره پاره شُد

امّا بِه گِردِ من خَبَرى از سَواره نیست

 

[NASTrr]

﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽

صـدهـا گـلہ پيش يــار بـردن عشـق است
بـا عشـق ‌تو چـوب‌ طعنـہ ‌خـوردن عشـق‌ است

اے قلـب تپنده ے جهـان آقاجان
نـادیـده تـو را و #سرسپـردن عشـق است

اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرج.تعجیل درفرج مولامون پنج صلوات⛅️

 

[NASTrr]

❣️ مهدی جان❣️

ڪاش دل مستحق گوشہ نگاهے بشود
قسمتم رؤیٺ آن ماهِ الهـے بشود

فاطمیہ‌ سٺ بہ داغ دل زهراے بتول
فرج مهدے_موعود الهی بشود

بنماے_رخ_ڪہ
باغ_وگلستانم_آرزوسٺ

 

[NASTrr]

امام زمانم . . .

در هواے دیدنت مرغ دلم پر مے زند..

تـو ڪجایی؟
تا ببوسم خاک پایت ،
اے عزیز فاطمه


اللّهُمّ عَجّلْ لِوَلیّڪَ الفَرج

 

[NASTrr]

❣ سلام_امام_زمانم ❣

می رود قصه ی ما
سوی سرانجام آرام

دفتر قصه ورق می خورد
آرااام آرااام

می نویسم✍ که
شب تار سحر می گردد

یک نفر مانده ازین قوم
که برمیگردد

اللهم_عجل_لولیک_الفرج

 

[NASTrr]

❤️❤️

یادٺ خوشے حال همہ منتظران
پــروازِ پر و بالِ همہ منتظران

آمـاده شـدن بخاطرِ آمدنٺـــ
شد افضل اعمالِ همہ منتظران

❤️سلام آرام جانم مهدے صاحب
زمانم تعجیل در ظهور سہ #صلوات

اللهم_صل_علي_محمدﷺو
آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ

 

[NASTrr]

الا که صاحب عزای تمام غم‌ هایی

دوباره فاطمیه(س)آمده؛ نمی‌آیی

کجاسیاه، به تن کرده‌ای غریبانه

کجا به سینه خود می‌زنی به تنهایی

کجا شبیه علی(ع)سربه چاه غم بردی

کجا شبیه علی(ع)روضه خوان زهرایی(س)

اللهم عجّل لولیک الفرج

 

[NASTrr]

❤️ یامهدی❤️

هوای جمڪران تو دل مارا هوایےڪرد

دلــــم را گنبد فیروزه‌ای رنگے طلایےڪرد

من از شبهای ڪوه خضر زیباتر نخواهم دید

از آن جا هم حرم هم جمڪران را مےتوان بوسید

 

[NASTrr]

مانده ام بی کس و از عشق شما دور شدم
خوب داری خبر از من که چرا دور شدم

رفتم آنقدر به دنبال گناهانْ که دگر
در ته چاهم و از شرم و حیا دور شدم

در قدیم از غمتان دیدهٔ تر داشته ام
حیف شد باز هم از حال بکا دور شدم

در جواب کرم و لطف زیاد تو به من
هِیْ بدی کردم و از رسم وفا دور شدم

یک شب جمعه ببر نوکرتان را به حرم
مدتی می شود از کرب و بلا دور شدم

 

[NASTrr]

خدا کند که مرا با خدا کنی آقا؛
ز قید و بندِ معاصی رها کنی آقا

دعای ما به درِ بسته می خورد ای کاش
خودت برای ظهورت دعا کنی آقا

بیا که فاطمه در انتظار دستانت
نشسته تا حرمش را بنا کنی آقا
.