متن با فونت FarhangBlack
در پاییز، نغمه‌های نوشتن در آسمان معلق‌اند. داستان‌هایی که با هر دم سردی از باد، جان می‌گیرند و دل‌ها را می‌نوازند.

متون و دلنوشته‌ها @@طـعم گــــس دلتنــگی@@

وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #31
کاش باران بگیرد …

کاش باران بگیرد و شیشه بخار کند…

و من همه ی دلتنگیهایم را رویش “ها” کنم…

و با گوشه ی آستینم همه را یکباره پاک کنم … و خلاص…
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #32
نمی دانی که چه قدر دلم برایت تنگ است
تک تک روزها را پشت سر می گذارم
کارهایم را به انجام می رسانم
آن گاه که باید لبخند، می زنم
حتی گاه قهقهه می زنم
ولی از ته قلب تنهای تنها هستم
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #33
کتاب سرنوشت برای هر کسی چیزی نوشت

نوبت به ما که رسید قلم افتاد…

دیگر هیچ ننوشت!

خط تیره گذاشت و گفت:

تو باش اسیر سرنوشت…
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #34
پروردگارا

به من بیاموز در این فرصت حیاتم

آهی نکشم برای کسانی که دلم را شکستند
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #35
کجاست چراغی که
بر شب های تنهاییم بتابد
و کو دستِ پر باورِ گرمی که
گونه هایم را پاک کند
من با شیونِ نازکِ گلی می گریم
من دلم می گیرد از حیاتِ بی باوری که
احساس را نمی شناسد...
در ساده ترین نوعِ دل گرفتگی من دلم می گیرد
از بیداری ی هر شبِ دختری تنها
که در سکوت در نیمه ی گمشده ی خویش گم می شود
ودر آغوشِ نجیبِ خاطره هایش می میرد
بی آنکه زندگی را بوسیده باشد.
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] (Mahsa)

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #36
روزی می‌ رسد
که دیگر جایی نیست
تا از خودت به آن فرار کنی
چمدانت را باز می‌ کنی
کنار یکی از همین دیوارها
اتراق می‌ کنی
کنار یکی از همین رنج های کهنه
یکی از همین زخم های قدیمی
می‌ نشینی و
پایت را در رودخانه‌ ای می‌ کنی
که سال هاست از تو گذشته،
رودخانه‌ ي بی خانه‌ ای
که دیگر هرگز رود نمی‌ شود
و رودی که هرگز دیگر تکرار...
 
  • Like
واکنش‌ها[ی پسندها] (Mahsa)

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #37
برایش نوشتم
با من حرف بزن
این که نباشی، نبینمت، نبویمت
دوای دردهایمان نیست
گاهی این نبودن ها
خلاهایی را در آدمی به جای می گذارد
که یک عمر تاوانش را خواهیم داد
باور کن دست خودم نیست
من به ندیدنت، نبودنت
عادت نمی کنم
برایش نوشتم
با من حرف بزن
رها کردن دست هایت کار من نیست
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #38
تنهـایـم ...
این روزها... بیشتر از قبل ، حال همه را می پُرسم
سنگ صبور غم هایشان می شوم
اشک های ماسیده روی گونه هایشان را پاک می کنم
اما ... یک نفــر پیدا نمی شود
که دست زیر چانه ام بگذارد
سرم را بالا بیاورد و بگوید
حالا تـــــــو برایم بگو ...
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #39
آدم هـا می آینـد….
زنـدگی می کننـد
می میـرنـد و می رونـد …
امـا فـاجعـه ی زنـدگی ِ تــو
آن هـنگـام آغـاز می شـود
کـه آدمی می رود امــا نـمی میـرد!
مـی مـــانــد
و نبـودنـش در بـودن ِ تـو
چنـان تـه نـشیـن می شـود
کـه تـــو می میـری ،
در حالـی کـه زنــده ای …
 

negin javadi

کاربر فعال
سطح
12
 
ارسالی‌ها
558
پسندها
3,970
امتیازها
17,473
مدال‌ها
11
  • نویسنده موضوع
  • #40
این پاییز،چقدر پاییز است !
دلم گرفته ..
نیستی و هستم هنوز
بی جان و بی رمق ..
خسته از روزهایِ تکراری
فرسوده ام در شب هایِ بی روزن
سیاهیِ مطلق ..
انصاف نیست
اینگونه که نیستی
پاییز هم
دق می کند چه برسد به من !
 
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 0, کاربر: 0, مهمان: 0)

عقب
بالا