ادامه بده و تایپ کن

[Z.sajad.f]

تا سوسک های دیگر ارامش پیدا کنند از دست این دو و کسی با سوسک ها کاری نداشته باشد تا زمین رو به نابودی نرود چون حتی با کشتن یک سوسک یا مورچه نیز یک قدم به نابودی حیات زمین نزدیک می شویم تا زنده بمانیم و بسازیم دنیایی که....

بدون نابودی سوسک ها و موچه پایدار بماندو...
[/QUOTE]
(بدون شوخی اون حرف رو زدم خواستم متن رو یکم از خنده دار بودن در بیاریم ببریم به سمت علم)
انسان ها بتوانند یاد بگیرند که در این دنیا هر چیزی ارزش دارد و بیهوده ....
[/QUOTE]
ازش استفاده نکن و

 

[ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶]

بدون نابودی سوسک ها و موچه پایدار بماندو...

(بدون شوخی اون حرف رو زدم خواستم متن رو یکم از خنده دار بودن در بیاریم ببریم به سمت علم)
انسان ها بتوانند یاد بگیرند که در این دنیا هر چیزی ارزش دارد و بیهوده ....
[/QUOTE]
ازش استفاده نکن و
[/QUOTE]

خلاصه یهو از خواب پریدم فهمیدم همه چی خواب بوده و...
:/​

 

[0098ترانه]

(بدون شوخی اون حرف رو زدم خواستم متن رو یکم از خنده دار بودن در بیاریم ببریم به سمت علم)
انسان ها بتوانند یاد بگیرند که در این دنیا هر چیزی ارزش دارد و بیهوده ....

ازش استفاده نکن و
[/QUOTE]

خلاصه یهو از خواب پریدم فهمیدم همه چی خواب بوده و...
:/​

[/QUOTE]
ویه سوسک که روی صورتم راه میرفت باعث شده بود من از خواب بیدار بشم وحالا

 

[ήίάž]

(بدون شوخی اون حرف رو زدم خواستم متن رو یکم از خنده دار بودن در بیاریم ببریم به سمت علم)
انسان ها بتوانند یاد بگیرند که در این دنیا هر چیزی ارزش دارد و بیهوده ....

ازش استفاده نکن و
[/QUOTE]

خلاصه یهو از خواب پریدم فهمیدم همه چی خواب بوده و...
:/​

[/QUOTE]
یهو دیدم یک سوسک به عظمت قول موزچه ای جلومه(چی‌گفتم:|)

 

[ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶]

ازش استفاده نکن و

خلاصه یهو از خواب پریدم فهمیدم همه چی خواب بوده و...
:/​

[/QUOTE]
یهو دیدم یک سوسک به عظمت قول موزچه ای جلومه(چی‌گفتم:|)
[/QUOTE]

جیـغی زدم و از جام پریدم​

 

[ήίάž]

خلاصه یهو از خواب پریدم فهمیدم همه چی خواب بوده و...
:/​

یهو دیدم یک سوسک به عظمت قول موزچه ای جلومه(چی‌گفتم:|)
[/QUOTE]

جیـغی زدم و از جام پریدم​

[/QUOTE]
با دمپایی زدم تو سرش که پوکر نگام کرد و گفت:

 

[ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶]

یهو دیدم یک سوسک به عظمت قول موزچه ای جلومه(چی‌گفتم:|)

جیـغی زدم و از جام پریدم​

[/QUOTE]
با دمپایی زدم تو سرش که پوکر نگام کرد و گفت:
[/QUOTE]

من مگه کاریت داشتم که وحشی بازی در میاری؟! :/​

 

[ήίάž]

جیـغی زدم و از جام پریدم​

با دمپایی زدم تو سرش که پوکر نگام کرد و گفت:
[/QUOTE]

من مگه کاریت داشتم که وحشی بازی در میاری؟! :/​

[/QUOTE]
دوباره جیغ زدم و دمپایی رو پرت کردم تو صورتش
- سوسکا حرف نمیزنن!

 

[ᴘ̶ᴀ̶ʀ̶ᴅ̶ɪ̶̶̶̽ș̶]

با دمپایی زدم تو سرش که پوکر نگام کرد و گفت:

من مگه کاریت داشتم که وحشی بازی در میاری؟! :/​

[/QUOTE]
دوباره جیغ زدم و دمپایی رو پرت کردم تو صورتش
- سوسکا حرف نمیزنن!
[/QUOTE]

لبخند دندون نمایی زد و گفت:
ـ من میزنم ​

 

[ήίάž]

من مگه کاریت داشتم که وحشی بازی در میاری؟! :/​

دوباره جیغ زدم و دمپایی رو پرت کردم تو صورتش
- سوسکا حرف نمیزنن!
[/QUOTE]

لبخند دندون نمایی زد و گفت:
ـ من میزنم ​

[/QUOTE]
چند لحظه نگاهش کردم و حس کردم دارم عاشقش میشم:
- واو... چارمینگ من، تو چقدر زیبایی، این صورت سیاهت... این بدنت که نشان دهنده ی اینکه از تو چاه امدی... وایی من عاشقتم