همـاننـد دختـرکــِ مظلـومیــ...
بیـن آدمهـایـی قـرار گـرفتـه امـ...
کـه دردشـآن را بـه مـن میگـوینـد ... و مــن / بـایــد / درکــ کنمــ...!!
امـا...
هیـچ کـس نمیخـواهـد از درونمـ خبـردار شـود...
هیـچ کـس دَردَمــ را درکــ نمیکنــد...
بـی خبــرنــد...
از / منــی / کــه...
درد هـایشـان را بـه جـآن میخـرمــ...!!