- تاریخ ثبتنام
- 14/12/19
- ارسالیها
- 1,220
- پسندها
- 34,576
- امتیازها
- 60,573
- مدالها
- 22
- سن
- 21
سطح
33
- نویسنده موضوع
- #11
با ولع جرعهای نوشید و خشم را در صدای محکمش پنهان نکرد.
- تو اون کیسه کدوم حرومزادهایه؟
صدای ژنرال از شدت خشم میلرزید و دیوید را میترساند. همین باعث میشد مثل همیشه موقع ترس، بدون فکر هر چه در ذهنش دارد را با کلمات تخلیه کند.
- جیسون ایوانز. همونه که میگن 500 نفرو توی خونش شکنجه کرده و قبل اینکه بکشتشون تیکهتیکهشون کرده و تیکههای بدنشونو... .
دلش نمیخواست بشنود! آن جنایتهای کثیف را دوباره نمیخواست بشنود. نمیتوانست بشنود.
خون در رگهای ژنرال جوشید و به مغزش نرسید. وحشیانه به سوی این سرباز احمق با آن کلاهخود زشتش که پر زرد روی آن تازهکار بودنش را فریاد میزد گام برداشت و مشت محکمی حوالهی دهان پهن وراجش کرد. دلش خنک نشد و باز هم دستانش را مشت کرد. همهجای صورت کوچک پسرک را...
- تو اون کیسه کدوم حرومزادهایه؟
صدای ژنرال از شدت خشم میلرزید و دیوید را میترساند. همین باعث میشد مثل همیشه موقع ترس، بدون فکر هر چه در ذهنش دارد را با کلمات تخلیه کند.
- جیسون ایوانز. همونه که میگن 500 نفرو توی خونش شکنجه کرده و قبل اینکه بکشتشون تیکهتیکهشون کرده و تیکههای بدنشونو... .
دلش نمیخواست بشنود! آن جنایتهای کثیف را دوباره نمیخواست بشنود. نمیتوانست بشنود.
خون در رگهای ژنرال جوشید و به مغزش نرسید. وحشیانه به سوی این سرباز احمق با آن کلاهخود زشتش که پر زرد روی آن تازهکار بودنش را فریاد میزد گام برداشت و مشت محکمی حوالهی دهان پهن وراجش کرد. دلش خنک نشد و باز هم دستانش را مشت کرد. همهجای صورت کوچک پسرک را...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.