روی سایت دلنوشته خ**یا*نت خاموش|تصویر رویا کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع رویای محال
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 113
  • بازدیدها 5,237
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #61
«گوش میدهم»

شب از جایی برایم شروع می‌شود
که خاطره‌هایت...
دیگر مغزم را می‌پوکانند...
من چشمانم را روی هم می‌گذارم...
و به مغز سوت کشیده‌ام...
گوش می‌دهم...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #62
«عشق ناسرانجام»

دیگر شب بخیرهایش...
مثل روزهای اول...
کشش و جذابیت ندارد... انگار مجبوری می‌گوید...
انگار شب بخیرهایش هم کم کم سرد شده‌اند...
که با گفتنشان وجودم سراسر پر از استرس و اشوب می‌شود...
کاش حرف‌های روز اولش را ضبط می‌کردم...
ان وقت الان رویش می‌کوبیدم و می‌پفتم...
بیین...
ان کسی که دم از عشق می‌زد توی نامرد بودی...
که الان...
حتی شب بخیرهایت...
بوی خ**یا*نت می‌دهد...
بوی خنجر خونی می‌دهد...
بوی...
یک عشق ناسرانجام...
می‌دهد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #63
«آغاز یک بدبختی»

‏تا بوده همین بوده...

اولش دوطرف همدیگه رو دوست می‌دارن...

بعد یه مدت فقط یه طرف...

و این...
آغاز یک بدبختی است...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #64
«راست می‌گفت»

برایم گفت:
-دیگر بود و نبودنت فرقی به حالم نمی‌کند.
برایش گفتم:
-اما من عاشقتم...
گفت:
-عاشقیت فقط به درد خودت می‌خوره...
راست می‌گفت.
فقط به درد خودم می‌خورد
چون خودم می‌دانستم تا چه حد دوستش دارم.
تا چه حد وابسته‌ام...
تا چه حد با گفتن جانم، جانم برایش در می‌رود.
اری به درد او نمی‌خورد...
فقط به دردم خودم می‌خورد...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #65
«یک مرگ می‌خواهم»

بعضی روزها به کما رفتن فکر می‌کنم...
یک کما... یک بیهوشی... یک خواب...
فقط برای رهایی از تو...
از فکر کردن به تو...
از اینکه دیگر اسمت را در خواب‌هایم نگویم...
خسته‌ام...
یک خستگی به معنای واقعی...
کاش یک مرگ...
به تمام خستگی‌هایم پایان می‌بخشید...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #66
«قلب بی‌احساس من»


این...
قلب...
بی‌احساس من....
یه روزی
...
مال تو بود!
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #67
«دلم تنگه»

اسمون... امروز می‌باری
اخه من خیلی دلم تنگه...
خدایا از عشق خجالت می‌کشم...
اینقدر راه رفتم پاهام می‌لنگه...
خدایا بعد من مراقبش باش...
اخه بی‌معرفت هنوزم قشنگه...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #68
«گلایه˝

گلایه‌ای نیست...
دعا کردم برات...
برسی به هرکسی که...
عاشقش هستی...
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #69
«هر روز می‌بینمت»

تو را هر روز...
توی شهر...
با یکی می‌بینم...
نمی‌دانستم از ما که گذشتی واقعا خوش گذشتی...
شده‌ای مانند ضرب المثل‌ها...
گاهی دلم برای ه*رز‌هایت می‌سوزد...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر

رویای محال

کاربر فعال
کاربر فعال
تاریخ ثبت‌نام
14/2/18
ارسالی‌ها
915
پسندها
4,180
امتیازها
18,373
مدال‌ها
16
سطح
12
 
  • نویسنده موضوع
  • #70
لای ه*رز‌گری‌هات...
گم میشم...
دوباره مثل قدیم...
حرف مردم میشم...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

عقب
بالا