شب نشینی شب نشینی با نویسنده انجمن س‌.سرحدی | ویژه برنامه نوروزی انجمن یک رمان

[Ash;]

خفته‌اند هر دو در ژرف قیرگونی
همان‌جایی که لحمه‌شان را تَنگ ساختند نارفیقان
معشوق آن‌قدر کنار عشق جولان داد و خود را به دیوار تُنگ زجاج ساخته شده توسط دستانش کوباند
که تُنگ را گسست و خورده شیشه‌ها هم وجود خود را به خون کشاند
و ماهی را ز آب جدا و زندگانی را ز او ربود
***
با سلام
همچنان با شما هستیم در این ایام بهاری
این‌بار با نویسندگان برتر
دومین شب با نویسنده‌ انجمن به بانو، سهیلا سرحدی عزیز اختصاص داده شده...
خالق آثاری چون:
تو از کجا آمدی
تکیه‌گاه محکم
ده و ده دقیقه
ناکار
تنگی‌ بلورین برای ماهی
کشتی بی‌لنگر
خاکستر تقدیر
بخت لاجوردی...​

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[Rahel.]

چطوری این همه با احساس می‌نویسی؟
پیرنگت رو چطوری می‌نویسی؟
پیشنهادت برای بازنویسی چیه؟
کشتی بی‌لنگر ایدش از کجا به ذهنت رسید؟

 

[حصار آبی]

سلام عزیزم.
میتونم بپرسم ایده‌ی رمان ناکار از کجا اومده؟
میشه بگی کدومش و از همه بیشتر دوست داری؟
من عاشق رمان ناکارم. یکی از طرفداراتون.
با کدوم شخصیت از رمانهاتون همزاد پنداری می‌کنید؟
چ ژانری رو دوست دارید؟
از بین رمانهای انجمن از کدوم خوشتون میاد؟
ایا نویسندگی شغل اصلیتونه؟
خیال دارید تا کجا به نوشتن ادامه بدید؟
تو زندگیتون عشق اتفاق افتاده؟ و اینکه عاشقانه‌های رمانهاتونو چطور انقدر زیبا به تصویر می‌کشید؟
شرط یک پی‌رنگ عالی برای یه رمان خوب چیه؟
یه ایده نو برای نوشتن چطور شکل می‌گیره؟
شما برای نوشتن آیا محیط خاصی رو انتخاب می‌کنید؟
بابت پرحرفیم معذرت میخوام. شب عالی متعالی و عیدتونم پیروز و شاد.

 

[RAKHSHA]

سلام وقتتون بخیر

•چطوری ایده هاتون رو انتخاب میکنید؟!
•مکان خاصی برای نوشتن دارید؟!
•به نظرتون رمان از دید شخصیتِ داستان باشه یا دانای کل؟!
•چطوری از احساسات به اندازه توی رمان استفاده کنیم؟!
•چندساله که رمان می‌نویسید؟!
•چطوری اسم رمان هاتون رو انتخاب می‌کنید که تا این حد زیبا هستند؟!
•پیشنهادتون برای نویسندگان تازه کار چیه؟!

 

[س.سرحدی]

چطوری این همه با احساس می‌نویسی؟
پیرنگت رو چطوری می‌نویسی؟
پیشنهادت برای بازنویسی چیه؟
کشتی بی‌لنگر ایدش از کجا به ذهنت رسید؟

سلام عزیزم. سیزدهمین روز از بهارتون بخیر.
من پیرنگ رو قبل از هر کاری جدا توی یه دفترچه می‌نویسم.
پیشنهادم برای بازنویسی اینه که اول یک‌بار کامل رمانی که از قبل نوشته شده رو بخونید. جاهایی که احساس می‌کنید با چیزی که شما می‌خواستید باشه مطابقت نداره رو علامت گذاری کنید. اون‌ها رو از داستان بیرون بکشید. به قول معروف بکوبینشون و از نو بسازیدشون بعد دوباره توی داستان جا بدید و در آخر دوباره شروع به خوندن کنید و ویرایش کوچیکی طبق نوشته‌ی جدید انجام بدید.
کشتی...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[س.سرحدی]

سلام عزیزم.
میتونم بپرسم ایده‌ی رمان ناکار از کجا اومده؟
میشه بگی کدومش و از همه بیشتر دوست داری؟
من عاشق رمان ناکارم. یکی از طرفداراتون.
با کدوم شخصیت از رمانهاتون همزاد پنداری می‌کنید؟
چ ژانری رو دوست دارید؟
از بین رمانهای انجمن از کدوم خوشتون میاد؟
ایا نویسندگی شغل اصلیتونه؟
خیال دارید تا کجا به نوشتن ادامه بدید؟
تو زندگیتون عشق اتفاق افتاده؟ و اینکه عاشقانه‌های رمانهاتونو چطور انقدر زیبا به تصویر می‌کشید؟
شرط یک پی‌رنگ عالی برای یه رمان خوب چیه؟
یه ایده نو برای نوشتن چطور شکل می‌گیره؟
شما برای نوشتن آیا محیط خاصی رو انتخاب می‌کنید؟
بابت پرحرفیم معذرت میخوام. شب عالی متعالی و عیدتونم پیروز و شاد.

سلام عزیزم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[س.سرحدی]

سلام وقتتون بخیر

•چطوری ایده هاتون رو انتخاب میکنید؟!
•مکان خاصی برای نوشتن دارید؟!
•به نظرتون رمان از دید شخصیتِ داستان باشه یا دانای کل؟!
•چطوری از احساسات به اندازه توی رمان استفاده کنیم؟!
•چندساله که رمان می‌نویسید؟!
•چطوری اسم رمان هاتون رو انتخاب می‌کنید که تا این حد زیبا هستند؟!
•پیشنهادتون برای نویسندگان تازه کار چیه؟!

سلام عزیزجانم. سیزدهیمن روز بهارت بخیر.
ایده‌های من از خیلی چیزها انتخاب میشن. شاید حرف معلم ادبیات راهنماییم تاثیر زیادی داشت که می‌گفت یک نویسنده علاوه بر قلم خوب باید چشم‌‌های تیزبین و حواس جمعی داشته باشه. چون یه رهگذر، یه عابر پیاده، یه خاطره...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[حصار آبی]

سلام عزیزم. سیزدهمین روز از بهارت بخیر باشه.
ایده رمان ناکار در واقع از یه رهگذر توی خیابون چهارباغ اصفهان که خیلی اوضاع مناسبی نداشت به ذهنم رسید. و وقتی ایده به ذهنم رسید چندماهی راجبش فکر کردم و بهش پر و بال دادم. این بود که همون عابر پیاده تبدیل به ناکار شد.
خوشحالم که ناکار اینقدر به دلت نشسته عزیزم.
من همیشه با شخصیت‌هایی همزاد پنداری می‌کنم که توی رمان‌ها اولین نفراتی‌ان که عشق رو احساس می‌کنن. آدم عاشق بی‌نهایت شکننده و احساساتی و در عین حال شجاع میشه. و خب آدمی که احساسات و شاعجتش رنگ داشته باشه خیلی خوب می‌تونه تمام مسائل رو درک کنه.
من ژانر عاشقانه، اجتماعی و تراژدی رو می‌پسندم.
البته که تمام رمان‌هام رو دوست دارم...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[آبی پَرَست؛]

سلام و درود به نویسنده مورد علاقه من.
سیزده‌مین روز بهارت بخیر.
ماه رمضون هم برتو مبارک.
یه بیوگرافی از خودت میدی؟^-
چقدر طول کشید، یا بهتره بگم چقدر زمان برد تا قلمت اینقدر زیبا بشه؟
اولین رمان یا داستانی که نوشتی؟ انتشارش دادی؟ اگه نه داریش که چند خطی برامون بذاری تا بفهمیم ماهم میتونیم مثل شما بشیم؟!
از نظرت همه چیز توی پیرنگ رمان باید بهم متصل باشه؟ مثلا توی ناکار، از اسم‌ها گرفته تا اتفاقات و رخ‌دادها به‌هم متصل بود.
نویسنده مورد علاقت؟
چند وقت یک‌بار می‌نویسی؟ یعنی حدودا در هفته چند پارت؟
چقدر فک میکنی و پارت هارو ویرایش می‌کنی؟ چه مدت زمانی طول میکشه این کار برات؟
برای بدست آوردن انگیزه برای نوشتن باید چیکار کرد؟!
نمی‌دونم باهام موافقی یا نه ولی نوشتن ژانر عاشقانه سخته، مخصوصا...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.

 

[س.سرحدی]

سلام و درود به نویسنده مورد علاقه من.
سیزده‌مین روز بهارت بخیر.
ماه رمضون هم برتو مبارک.
یه بیوگرافی از خودت میدی؟^-
چقدر طول کشید، یا بهتره بگم چقدر زمان برد تا قلمت اینقدر زیبا بشه؟
اولین رمان یا داستانی که نوشتی؟ انتشارش دادی؟ اگه نه داریش که چند خطی برامون بذاری تا بفهمیم ماهم میتونیم مثل شما بشیم؟!
از نظرت همه چیز توی پیرنگ رمان باید بهم متصل باشه؟ مثلا توی ناکار، از اسم‌ها گرفته تا اتفاقات و رخ‌دادها به‌هم متصل بود.
نویسنده مورد علاقت؟
چند وقت یک‌بار می‌نویسی؟ یعنی حدودا در هفته چند پارت؟
چقدر فک میکنی و پارت هارو ویرایش می‌کنی؟ چه مدت زمانی طول میکشه این کار برات؟
برای بدست آوردن انگیزه برای نوشتن باید چیکار کرد؟...

لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.