• تذکر:

    نویسندگان عزیز از نوشتن رمان‌هایی با محتوای غیر اخلاقی خودداری کنید. در صورت مشاهده چنین موضوعی صحنه رمان شما بدون تذکر توسط ناظرین حذف خواهد شد.

    مواردی که شامل موضوعات غیراخلاقی می‌شود عبارت‌است از:

    1. پرداختن به زندگی افرادی با گرایش های خاص مانند (هم‌جنس‌گرایی، ....)

    2. بیان صریح عقاید سیاسی در رمان‌ها و زیر سوال بردن چارچوب‌های جامعه اسلامی

    3. بیان توصیف صریح جنسی و به کار بردن کلمات ناشایست.

    و...

    قبل از ایجاد رمانتان موارد زیر را در نظر داشته باشید:

    1. اسم رمان خود را طوری انتخاب کنید که داری مصادیق مجرمانه و خلاف عرف جامعه نباشد.

    2. از به کار بردن کلمات جنسی و مواردی که با شئونات اسلامی مغایرت دارد، به جد خودداری کنید.

    3- برای تایپ رمان می توانید طبق تاپیک آموزشی زیر رمان خود را ارسال کنید:

    کلیک کنید

    4. با مطالعه رمان‌های نویسندگان انجمن به آن‌ها امید نوشتن خواهید داد.

    کلیک کنید

محبوب مجموعه دلنوشته‌های ضمیر آبی | آیلین کاربر انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع آبی پَرَست؛
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 23
  • بازدیدها 956
  • کاربران تگ شده هیچ

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #1
|به‌نام‌خالق‌آبی‌ترین‌‌آبی‌ام|

نام مجموعه: ضمیر آبی
نویسنده: آبی پَرَست؛ آبی پَرَست؛

سطح: محبوب

مقدمه:
آبی‌ترین آبی‌ام، من و تو سرچشمه‌ی رنگی هستیم که تلفیق آرامش و شجاعتیست که بر وجود یکدیگر نگاشته‌ایم. آبی در وجود من آغاز و در تو به پایان می‌رسد و ما امضایی بر ورق پایانی دفترِ عشقمان هستیم.

پ.ن: نوشته‌های این مجموعه صحبت‌هایی برای آبی‌ترین‌ آبی و براساس واقعیت هستند.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

Violinist cat❁

سرپرست بازنشسته ادبیات + نویسنده ادبیات
نویسنده ادبیات
تاریخ ثبت‌نام
20/8/20
ارسالی‌ها
1,597
پسندها
21,382
امتیازها
43,073
مدال‌ها
27
سن
17
سطح
28
 
  • #2
•| بسم رب القلم |•

آنچه از دل برآید، لاجرم بر دل نشیند...
585360F9-867A-4DA0-88B2-83D77F96EB7C.jpeg



نویسنده‌ی عزیز، بی‌نهایت خرسندیم که دلنوشته‌های زیبایتان را در انجمن «یک رمان» به اشتراک می‌گذارید.
خواهشمندیم پیش از پست‌گذاری و شروع دلنوشته‌، قوانین بخش «دلنوشته‌های کاربران» را به خوبی مطالعه بفرمایید.
"قوانین بخش دلنوشته‌ی کاربران"

پس از گذشت حداقل ۲۰ پست از دل‌نوشته، می‌توانید در تاپیک زیر درخواست...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
امضا : Violinist cat❁

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #3
آبی‌ترین‌ آبی‌ام،
در لحظه‌ی ماتمم، ناتوانی با بندبند وجودم سلاخی‌ام می‌کند، قلب آشفته‌ام، آبی می‌شود؛ لرزه‌ای براندام نحیفش می‌افتد و فریادش را به عرش چشمانم می‌رساند. آبی‌های قلبم، خروشان به ساحل چشمانم می‌کوبند و وحشیانه خود را از مرزهایشان خارج می‌کنند. آن لحظه؛ آبی‌ِ‌غم‌ میهمان روحِ‌بی‌قرارم می‌شود. در آن لحظه، کنارم می‌نشینی، لب‌هایت را رویِ‌ ساحلِ چشمانم می‌گذاری و مرا از سیلِ آبیِ‌غمِ وجودم، رها می‌سازی.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #4
آبی‌ترین آبی‌ام،
آغوشت، همان آبیِ‌خلاء‌مانندی است که در خلوتم با دریا در آن غرق می‌شوم. همان خلاءی که موهای قلمش، تو را از این دنیا جدا کرده و آبی‌ها را روی بوم ذهنت جاری می‌کند و آنها را به دست تلاطم آب می‌سپارد تا طرح طبیعت را روی آن پیاده کرده و ناپاکی‌هایت را زیرآن دفن سازد. همان که کلید آن صندوق آبی‌رنگ گوشه‌ی قلبت است؛ آن صندوقچه‌ی کوچکی که آبی‌هایت را درونش رها کرده‌ای. آغوشت مرا درون آن آبی‌ها غوطه‌ور می‌سازد و با ترکیب آبیِ‌آرامش رنگ می‌کند. آبیِ‌آرامش، پرستیدنی‌ترین آبی‌ای است که با وجودت، بارها روانه‌ی قلبِ بی‌قرارم می‌کنی. لبخندِ آبی‌ات را حوالیِ سخنانم کرده و در گوشم نجوا می‌کنی: "شیرینک من، تو پرده‌ای آبی جز در دیدگانم نیستی و چه می‌دانی از شیون‌های تنم برای...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #5
آبی‌ترین آبی‌ام،
می‌دانی آبی‌ِمن، که انگار سالیان‌سال است دل به او باخته‌ام، کیست؟ او رنگِ‌آبیِ رویِ بوم نقاشی‌ام است. دریاییست که امواج سخنانش بر قلبم کوبیده می‌شوند و ماهی‌قرمزهای کوچک و بزرگِ با جنب و جوش، شروع به رقصیدن در قلبم می‌کنند. خالق مصوّر، قلب مرا با آبیِ‌عشق‌ِاو رنگ کرده. آن را به گونه‌ای آفریده، تا هرگاه لب‌های او "دوستت دارم" را به سویم روانه می‌کنند؛ تمام آبی‌ها فورا به قلبم هجوم بیاورند و مرا از لذتِ‌دوست‌ داشتنش ذوب کنند. آن خلاء شیشه‌ای آبی‌رنگ، از جنس دوستت دارم؛ آبی‌ترین آبی‌ِجهان است.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #6
آبی‌ترین‌ آبی‌ام،
می‌دانی...گاهی قدم‌هایِ‌ یک آدم، زندگی‌ات را آبی کند. کسی که می‌آید و از کوچه‌پس‌کوچه‌های قلبت عبور می‌کند و در عمیق‌ترین اتاق‌ آن اتراق می‌کند. سطلی پر از آبیِ‌آرامش برمی‌دارد و نوازش‌وار آن را درون اتاق‌ِقلبت جاری می‌سازد. دراز می‌کشد و داستان عشق را در گوش‌هایت نجوا می‌کند. طوری‌ که کلمه‌به‌کلمه حرف‌هایش، تو را لبریز از آبی می‌کند. ناگه می‌بینی لب‌هایت بی‌اختیار به گفتن "دوستت دارم" باز می‌شود. لبخندهایت با طنابی به لبخندهایش متصل می‌شود و آبی‌ِغم‌ با اشک‌هایش درون قلبت جوانه می‌زند. و لحظه‌ای به خود می‌آیی و میبینی دچارِ عشقی آبی شده‌ای.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #7
آبی‌ترین آبی‌ام،
گاه آنقدر آبی‌ها به شیشه‌یِ قلب و اتاقِ‌مغزم سرازیر می‌شوند که دیگر نمی‌توانم درکی از اتفاقاتِ درون زندگی‌ام داشته باشم. مانند کودکی بی‌پناه گوشه‌ی قلب‌‌ِآبیم کِز می‌کنم و اشک می‌ریزم. تمامِ احساسات‌ِ‌آبیم یکبارِ جایشان را به آبی‌غم می‌دهند و دستم را رها می‌کنند و می‌روند. آنجاست که دیگر نمی‌فهمم چه حسی دارم، کجا هستم و چه ‌می‌خواهم؛ فقط می‌خواهم فرار کنم. از خودم و از تمام آبی‌ها. آن لحظه نیاز به تو دارم که بیایی، آرام همنشین حرف‌های نامفهومم شوی و بعد از شنیدنشان، بلندم کنی و آبی‌ها را از سرورویم بتکانی و مرا از کنج‌ِ‌قلبم بیرون بیاوری. در غیر این صورت، درون سیلِ آبی‌ها غرق خواهم شد.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #8
آبی‌ترین آبی‌ام،
در رسم آبیِ‌عشق، گفتن دوستت دارم برایم مانند پر کردن روحم درون کلماتِ شیشه‌ایِ آبی‌رنگ و آویختن آن به گردنِ توست. آن شیشه‌، نمادیست که هربار تو را می‌بینم، به یاد می‌آوردم که وصله‌ی آبی‌ِ‌عشق، مرا به‌ تو پیوند زده است. پیوندی که ذهن و قلبم را هرگاه تو دور شوی، از من جدا و همسایه‌ی خانه‌ی آبی‌ات می‌کند. و زمانی که نزدیکی و آبیِ وجودت را در آغوش می‌کشم، درون قلبم به رقص در می‌آید و مرا غرق آبیِ‌مادر؛ یعنی عشق می‌سازد. در آن لحظه وجودم عاری‌ از هرگونه آبیِ غم می‌شود و پروانه‌های آبی، از پیله‌ی قلبم بیرون می‌آیند و در سرتاسر آسمانِ‌وجودم به پرواز در می‌آیند.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #9
آبی‌ترین‌ آبی‌ام،
گاه خود را لعن می‌کنم که برایت می‌نویسم. لعن می‌کنم که قلمم را در جوهر آبیِ احساساتم برایِ توعه بی‌احساس می‌چرخانم و آن را به هستی کلمات آغشته می‌سازم. برای تویی که هیچگاه مرا نمی‌خواهی و هیچگاه نخواستی. تویی که بر روی آبی‌ِعشقم لبخند زدی؛ نمی‌خواستی قلبم را بشکنی؛ اما با همان لبخندت آبیِ‌امید در من رسوخ کرد، گمان کردم می‌توانم تورا هم آبی کنم، اما نتوانستم. و همان لبخندت، قلبِ‌آبیم را تکه‌تکه کرد، آبی‌هایم اشک شدند، جاری شدند، از گودال چشمانم فرو ریختند، دیگری تویی نیستی، قلبِ‌آبیم هم دیگر نیست. تو برای من آبی‌ترین‌ آبی بودی؛ اما من برای تو بی‌رنگ‌ترین رنگ‌ِممکن بودم.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

آبی پَرَست؛

گوینده انجمن + نقاش انجمن
پرسنل مدیریت
مدیر تالار خانواده
تاریخ ثبت‌نام
30/11/21
ارسالی‌ها
2,478
پسندها
33,855
امتیازها
64,873
مدال‌ها
40
سطح
33
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #10
آبی‌ترین‌ آبی‌ام،
نمی‌دانم با تو باید چه کنم. رهایت کنم و آبی‌هایم را پشتت روانه کنم و قلبم را بی‌رنگ کنم، یا نگهت دارم و درکنار آبیِ‌آرامش و آبیِ‌لبخندی که به روحم تزریق می‌کنی، آبیِ‌غم را هم رویِ دوش‌‌هایم حمل کنم. می‌دانی، نمی‌خواستم توهم مانند دیگران بخشی از فشارِ زندگی‌ام شوی و بر دیوارِ‌ وجود منی‌ که به گفته‌ی خودت احساساتی هستم ترک بندازی. دلم نمی‌آمد رهایت کنم؛ آخر همیشه بین دو راهی انتخاب وجود آبیم و نبودش به نتیجه نمی‌رسم. و گذاشتم برگردی، دوباره و بمانی و همسایه‌ی قلبم شوی؛ همه چیز خوب بود تا وقتی که ناگهان آمدی درِ قلبم را باز کردی، مرا در آغوش کشیدی؛ در آن لحظه یک‌باره سرتاسر خانه‌ی قلبم آبی شد. زانوهایِ‌قلبم شل شدند. افتادم. برایم‌ هم‌خانه شدی. در آغوشت ذوب...
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : آبی پَرَست؛

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 9)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا