کامل شده مجموعه دلنوشته‌های چَمروش | فاطمه آماده نویسنده افتخاری انجمن یک رمان

  • نویسنده موضوع Fateme Amade
  • تاریخ شروع
  • پاسخ‌ها 29
  • بازدیدها 1,374
  • کاربران تگ شده هیچ
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #21
***
نگرانند مردم دژ. بر فراز پلی از یادگاران ساسانی میخکوب به رودی خیره می‌شوند که در حال گذر است؛ بعضی جاهایش آرام و بعضی با خروش! گویی رود‌خانه فکر می‌کند، فکر می‌کند که نیمش از غم و نیمش از آرامش موج می‌زند. می‌ترسند مردم، هراس دارند از به زبان آوردنش، از روزی که با خیره شدن به رود بتوانند کف‌اش را به وضوح ببینند. از اینکه ماهی‌خارها دیگر نیایند.
سرنوشت کارون را دیدند و وحشت دیگری در دل دارند مردم خاک خورده‌ی خوزستان.
دز قبله‌ی دژ، نور دیده‌ی مردمش، دلیل تپش دزفول را نخشکانید.
سرشاخه‌ها در حال گسترش است. و این شوق است که از این شهر فاصله می‌گیرد.
دز زنده است، جنازه دید و پس داد، خوشحالی دید و آرام گرفت، عمقش کم شد اما باز هم دزفول را رها نکرده. آبی‌‌ سیمایی‌اش گویی به آسمان...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #22
***
لاجرعه سر کشیده شد کارون در جام بی‌خردان.
تنها رودی که قابل کشتی رانی بود، با کوسه‌ها و ماهی‌ها، رودی که برادر دریاها بود‌!
پل سفید در غم است، سالهای دور زیر پایش نیمچه دریایی خروشان رخ می‌کشید. خیلی وقت است که دلش برای این خودنمایی تنگ شده است.
کارون مرده است، جنازه‌ای بدون خون با لب‌های ترک خورده.
باد می‌وزد، قایق‌های رنگی به جای آب، خاک می‌خورند. آن شوق شنا کردن کجاست؟ آن شلوغی ساحل؟
مگر لب کارون گل باران نبود؟ پس مدیریت آب چه شد؟ چگونه یک‌ دریا در لیوان ضحاک جا گرفت؟
اهواز دلش برای کارونش زغالی روی آتش شده. اما باز با آغوشی باز حتی روی یک قطره‌ی آن تعصب دارد.
 
آخرین ویرایش
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #23
***
اگر به دنیایی بگویند در کشورشان جای خواننده در زندان است قطعا به سخره گرفته می‌شوند.
خداوند روح هنرمند را آزاد آفرید، برای گفتن، برای نشان دادن، برای حمایت.
کسی عجب دل بُتنی دارد که هنرمندی را برای هنرش زندانی و نویسنده‌ای را برای قلمش حبس ،خواننده را برای صدایش در بند و خبرنگار را برای گفتن حقایق در زنجیر می‌کنند.
در کشوری که جای دزدها در حکومت و جای فرهیختگان در سیاه چاهِ تاریک است نباید امید عدالت داشت. روح‌های آزاد در بند اهریمن و اهریمن‌ها حاکم بر وطن. کجا رفت سرزمینی که آوازه‌ی هنرمندانش گوش جهان را کر کرده بود.
جای‌جای تن وطن درد می‌کشد از بی‌مهری از نشنیدن صوتی با جملاتی آویزان از حقیقت.
اما باز پیله‌ای جدید می‌بافند کرم‌ها. پروانه‌ می‌شوند در اوج آسمان‌ها. روی گل‌ها...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #24
***
آسمان سرخ، شومی بود در تاریخ که مدت‌ها است در خوزستان عادت است.
سرخی و زردی از ریزگردها.
همه‌ دست به دست هم دادند برای سلاخی خوزستان در لب خندق باتلاقی که برایش ساخت‌اند. خشک می‌شود ریشه‌ی درختانش، تنگ می‌شود تنفس مردمش، مردمی که دِینشان را به ایران ادا کردند اما کسی نبود تا دِینش را به او ادا کند.
دِین خوزستان بر گردن کلفت حکومت سنگینی می‌کند، اما دریغ از یک کک که آنها بگزد.
به که گوید که خاک تربت کربلا را نمی‌خواهد در ریه‌ی فرزندانش ببیند. به که گوید که تنفس مردمش بسته شده به یک‌اسپری آسم.
خوزستان نه کافر است نه بیگانه، آن‌ها روی بالشت ثروت شب را سر می‌کنند و روی زمینی پر ز طلای سیاه قدم می‌گذارند. اما باز بی‌امکانات ترین هستند. با این حال ایستاده‌اند در سنگر وطن تا یک‌دم‌...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #25
***
هنر نزد ایرانیان است و بس!
فرش‌ها نقش و نگاری زرین دارند و دل‌ها را کرده‌اند فسق.
فرش‌هایی که زبان زد جهانیان هستند. فرش ایرانی اصیل.
کاخ سعدآباد خانه‌ی فرش‌های کهن و عتیقه‌. دیوارهای کاخ شاهد هستند، شاهد دزدی نخاله چهل‌و‌هشت‌فرش نفیس را ربوده است، شاهد است اما زبانی برای بیان نیست.
یاد بهارستان تازه می‌شود، قطعه‌قطعه شدنش توسط اعراب برابر است با تکه‌تکه کردن قلب ایرانیان.
امنیت گویی سرش با چیز دیگری غیر از ایران گرم بود وقتی که آثار باستانی و میراث کهن ایران ربوده می‌شد.
به هر گوشه‌ای از تاریخ این سرزمین دست برد زده شده و هیچ کس میل گشتن به دنبال سارق را ندارد.
کسی چه می‌داند شاید دزدها همان اجازه نشین‌های تسخیر کننده‌ی سعدآباد هستند.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #26
***
بلای زمینی قصد لرزاندن کرمانشاه را کرد.
زمین گویی مترسکی رقاص است که با موزیکی به کلام انگلیسی بریک می‌رقصد و تمام تن خود را شکسته‌شکسته فرم می‌دهد.
صدای فریاد بلند می‌شود. دیوارها می‌شکافند، از آذربایجان‌غربی تا مرکز غرب، خوی!
حاصل دست رنج یک‌عمر زیر آوار می‌ماند. زلزله‌ی موزی و محنوس با بی‌خبری و زیرپوستی بودن مجال فرار نمی‌هند.
همه چیز رمبش می‌کند و مردمی مانده‌اند که سرپناه و جای خواب را هیچ جا نمی‌یابند.
سرما و باران قوز بالا قوز می‌شود. مردمی که آرزوی باران داشتند با سوز زمهریر دست به دعا شده تا آسمان نگرید برای لرزش پیکر یک‌کودک.
رسیدگی دیر می‌رسد و گاهی اصلاً نمی‌رسد. باز این خود هم وطن‌ها هستند که باید با تقلا برای یک‌دیگر خشت روی هم بزارند تا از درد هم کم کنند با...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #27
***
آتش قلب ایران را می‌بلعد. پلاسکو چون گویی آتشین کل تهران را روشن می‌کند. گرمایش لذت بخش نیست ملتهب است. ساختمانی پوشالی که بدون مهندسی حرفه‌ای، رو به آسمان قد علم کرد.
عاقبت روزی می‌رسد که داغ‌داران ایران درب دانشگاه‌ها غوغایی سر می‌دهند تا شاهد باشند، کسی به نابلدها مدرک ندهد.
سوز و گداز کلمه‌ای حقیر در مقابل پلاسکوی احاطه شده است.
کلاغ خبرچین بی‌خبر از علت‌ها، میان گمانه زنی‌ها گیج می‌شود. نشت‌گاز بود یا اتصال برق؟
بیست‌و‌دونفر از زمین پر کشیدند و عاملین چه شدند؟
خبر پیامک زدن چهارنفر از زیر آوار را چه کسی کذب کرد؟ شاید همانی باشد که مدرک ها را می‌دهد؟
پلاسکو، حفره‌ای تاریک در ایران زاد می‌شود که روزی بانی را در خود هضم می‌کند.​
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #28
***
باید از تاکستان‌های شیراز ساغری پر ز می ناب نوشید. شهری که ش*ر..اب‌هایش زبان زد خاص و عام است در سوگ عزیزان فغان می‌کند.
باید در شاه چراغ‌صبو پخش کرد، اصلا نذرها را بگذارید انگور ناب! مردم می‌خواهند م**س.ت شوند. نفهمند حادثه‌ای را که گذشت، نشنوند صدای گلوله‌ای را که جان ربود.
تروریست در شهر آمد، به زیارتگاه رفت و دست آلوده‌اش را روی تفنگ قفل کرد. امنیت کجاس که این چنین ت*جاوز سهل است؟
مکان‌های تاریخی فارس در معرض تخریب هستند.
چه کسی آنقدر پنجه‌هایش آلوده شده تا در ویران کردن تاریخ دخالت کند. تاریخ مگر هویت ایران نبود؟
مِی می‌آورند، امشب در کوچه پس کوچه‌های شیراز کسی عاقل نمی‌ماند.
دستانی که این چنین انگور می‌فشارند روزی بر گردن اهریمن قلاب شده و مجال تنفس نمی‌دهند.​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش
امضا : Fateme Amade

Fateme Amade

سرپرست فرهنگ و هنر + نویسنده افتخاری
پرسنل مدیریت
سرپرست تالار
تاریخ ثبت‌نام
18/4/21
ارسالی‌ها
2,092
پسندها
6,741
امتیازها
28,973
مدال‌ها
23
سطح
13
 
  • نویسنده موضوع
  • مدیر
  • #29
***
همیشه دیر می‌شود؛ طولانی به درازی عمر نوح و به بزرگی صبر ایوب.
آتش چه می‌فهمد از زمان، از مکان، از بی گناهی... .
شعله کارش را به تاخیر نمی‌اندازد. آن روز شوم آنقدر سوزاند و سوزاند تا هیچ چشمی اجساد را نبیند.
صدای کمک می‌آید؛ امید را گوش می‌دهد. اما آب نداشت. دوباره صدای کمک گوششان را نوازش می‌کند اما اینار شلنگ نداشت. سومین نور دیر می‌رسد، آنقدر دیر که دیگر گوشی نیست تا صدایش را بشنوند. تا امیدش را فریاد بکشد. پر کشیدند، بیمارانی که از جامعه طرد شده بودند. کمپ ترک اعتیاد لنگرود با سی‌و‌شش‌نفر ویرانه شد.
کسی خیلی دردش نیامد، چرا؟ دیواری ویران‌تر از این پیکرها پیدا نکردند برای آتش بازی؟
دیوارهای سوخته صدای فریادها را منعکس می‌کنند، پرده‌ گوش‌ها خراش بر می‌دارد و خشم در وجود اهل...​
لطفا برای مشاهده کامل مطالب در انجمن ثبت نام کنید.
 
آخرین ویرایش توسط مدیر
امضا : Fateme Amade

Neko

مدیر بازنشسته ادبیات
مدیر بازنشسته
تاریخ ثبت‌نام
21/5/21
ارسالی‌ها
88
پسندها
1,025
امتیازها
6,178
مدال‌ها
10
سن
20
سطح
8
 
  • #30
1009754_86d085bae85c5e6df4dcffb155f1cadd (1).png
 
امضا : Neko
وضعیت
موضوع بسته شده است و نمی‌توان پاسخ جدیدی فرستاد.

موضوعات مشابه

کاربران بازدید کننده از موضوع (تعداد: 0)

کاربران در حال مشاهده موضوع (تعداد: 1, کاربر: 0, مهمان: 1)

عقب
بالا